نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 349
درباره اخلاط مطالب ديگرى به جا ماند كه بر طبيبان بحث در آنها روا
نمىباشد، زيرا از فن طب قلمداد نمىشود، بلكه بر حكيمان است تا در آن موضوعات به
كاوش پردازند، لذا از طرح آن مباحث در اينجا خوددارى نموديم
[1].
فصل دوم چگونگى به وجود آمدن خلطها در بدن
جويدن غذا در دهان نوعى گوارش تلقى مىگردد، به دليل اين كه سطح دهان
به سطح معده پيوسته است، بلكه گويا يك سطح را تشكيل مىدهند، لذا در سطح دهان
نيروى هاضمه از سوى معده مىباشد، پس هرگاه دهان با غذاى در حال جويده شدن تماس
پيدا كند، در آن نوعى تغيير به وجود مىآورد و بزاق دهان نيز كه از نضج و پختگى
كافى
[1] در تبيين نظريه اخلاط چهارگانه، كه از مبانى فلسفى طب شمرده
مىشود و از اهميت بسيارى در علم طب برخوردار است، بطورى كه گروهى به اين مكتب
پزشكى، طب اخلاطى، اطلاق نمودهاند، مىگوييم: به يقين طبيبان و حكيمان گذشته،
براى تشخيص رطوبتهاى موجود در بدن و تعيين اخلاط چهارگانه، دست به آزمايش و تجزيه
خون نزدهاند، چنان كه امروزه در آزمايشگاه، مواد بسيارى از تجزيه خون بدست
مىآيد، لذا تلاش بسيارى از علاقمندان طب سنتى به تطبيق با مبانى جديد و مواد
تشكيل دهنده خون، كامل و دقيق از آب درنمى آيد، و درست اين است كه اين نوع مباحث
را در مبانى خود مورد بررسى قرار داد، و انتظار نداشت كه بهطور دقيق با مبانى
جديد قابل تطبيق باشد، به اختصار مىگوييم: آنچه به نظر مىآيد اين است كه مقوله
اخلاط، مبتنى بر شالوده طب سنتى، يعنى مزاج و از نگاهى ماكروسكوپى و كلى نگر
مىباشد و اشتراك بين ابزار و امكانات امروزى و گذشته وجود نداشته تا در نتيجه
گيرى نيز اشتراك و انطباق نظر وجود داشته باشد، لذا نظريه اخلاط بيشتر مبتنى است
بر تشخيصهاى خارجى و كلى از حالت شناسى بدن، علامت شناسى، آسيب شناسى، تشخيصهاى
بالينى، واكنشهاى دارويى و غذايى و در آخر، نتيجه گيرى از شيوه درمانى بيمارىهاى
سوء مزاج مادى (خلطى) مىباشد، لذا تقسيم اخلاط به چهار دسته بر اساس مؤلفههاى
ياد شده بوده، و نه از راه تجزيه خون و با چشم مسلح و ميكروسكوپى، حتى اين كه شيخ
الرئيس مىگويد: آن گاه كه خون را در ظرف آزمايش قرار دهيم، لايه رويين آن، همانند
كف و آن صفراء و بخش سفيد آن بلغم و بخش لخته و ته نشين آن سوداء و بخشى آبى و
بخشى خون كه از آنها جدا و متمايز مىباشد، اين آزمايش نيز چنان كه خود ابن سينا
تصريح مىكند: به چشم مىبينيم، در واقع يك نگاه غير مسلّح است، نه تجزيه علمى
خون، و مبتنى بر همان علامت شناسى مىباشد كه البته بهطور مستقيم روى خون (نه به
واسطه بدن) انجام مىگيرد.
بنا بر اين آنچه نظريه اخلاط را امروزه نيز استوار و قابل استناد
مىدارد، گذشته از مبانى خاص خود، نتيجه بخشى آن در زمينه درمان بيمارىها مىباشد
و با توجه به علايمى كه هر خلط از خود بروز مىدهد و با استفاده از داروى مربوط به
دفع آن خلط از بدن، و رفع علايم آن و در نهايت بهبودى بيمارى، و همين اندازه در
درستى علوم تجربى و كاربردى كافى است، هر چند از لحاظ تحليل علمى و تطبيق آن بر
يافتههاى جديد جاى بحث و مناقشه باقى مىباشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 349