نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 342
الف. صفراء، درون خود سوخته گردد، و رماديت (خاكستر) در آن به وجود
آيد [1]) و با اجزاى لطيف صفراء آميخته گردد)
در نتيجه بخش لطيف صفراء، از خاكستر آن متمايز نگردد، بلكه رماديت در آن حبس گردد،
و اين خطرناكتر است، [2]
و بدان صفراى سوخته اطلاق مىكنند؛
ب. سوداء، از خارج وارد شود و با صفراء درآميزد، اين نوع (از صفراى
محترق) خطر كمترى دارد. [3]
رنگ اين گونه از صفراء، سرخ است، ولى نه خالص است و نه درخشان، [4] بلكه به
خون شباهت زيادى دارد، جز آن كه (نسبت به خون) رقيق است، [5] و گاه به عللى رنگش تغيير مىكند [6].
اما صفراى غير طبيعى به سبب تغيير در گوهر خود (نه اختلاط)، دو گونه
به وجود مىآيد:
1. آن كه بيشتر در كبد به وجود مىآيد؛
2. آن كه بيشتر در معده به وجود مىآيد.
آن كه بيشتر در كبد، تكوّن مىيابد، تنها يك صنف است، و آن بخش لطيف
خون است، وقتى بسوزد و از بخش كثيف آن، سوداء، به جاى ماند.
[7]
[2] زيرا سوداى حاصل از صفراى سوخته، بدترين صنف سوداء مىباشد.
[3] اطلاق صفراى سوخته به قسم «الف» حقيقى است، زيرا صفراء، در
واقع سوخته است ولى اطلاق آن به قسم «ب» به دليل مشابهت در اوصاف از جمله خشكى و
حدّت، مجاز مىباشد.