نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 308
درباره درستى اين نظريه، رسالهاى
[1] به رشته تحرير درآوردهام. [2]
پس از مزاج ساكنان مناطق استوايى، معتدلترين مزاج براى ساكنان اقليم
چهارم مىباشد، زيرا بدن آنها سوخته نيست، در حالى كه بيشتر ساكنان مناطق واقع در
اقليم دوم و نيز همه ساكنان اقليم سوم به دليل تابش مستقيم و لحظه به لحظه خورشيد،
پس از دورى از آنان، بدنهاى سوختهاى دارند و همچنين (ساكنان اقليم چهارم)
بدنهاى خام و ناپختهاى ندارند در حالى كه بيشتر ساكنان مناطق واقع در اقليم
پنجم [3] و دورتر از آن به لحاظ عرض جغرافيايى [4]، به دليل دورى پيوسته خورشيد از
ايشان، بدنهاى خام و ناپختهاى دارند.
اما اعتدال مزاج بين اشخاص، پس متعلق است به معتدلترين شخص، از
معتدلترين صنف، [5] از معتدلترين نوع (يعنى انسان).
اعتدال مزاج بين اعضاى بدن
از آنچه گذشت روشن گرديد كه اعضاى رئيسى بدن (يعنى قلب، مغز، و كبد)
به اعتدال حقيقى خيلى نزديك نمىباشند، و از بين اعضاى بدن «گوشت» به اعتدال حقيقى
نزديك است، از آن نزديكتر پوست بدن مىباشد، زيرا اگر ظرف آبى را يكسان از يخ و
آب جوش ممزوج كنيد، پوست بدن در تماس با آن متأثر نمىگردد
[6]. شايد اين اعتدال در پوست، ناشى از تعادل بين گرمابخشى رگها و خون
با سردى بخشى عصب باشد، [7]
و نيز
[1] در تأليفات شيخ ابوعلى سينا چنين رسالهاى ديده نمىشود، ولى
در اين زمينه رسالهاى به عمر خيام نسبت داده مىشود. (به نقل از شرح آملى، ص 68)
[2] براى قضاوت درباره درستى نظريه اعدليت منطقه استوايى، مىتوان
از اين كشورها نام برد: اندونزى، مالزى، فيليپين، تايلند، جنوب چين (تايوان، هنگ
كنگ) جنوب شبه جزيره (يمن، عمان) بخشى از قاره آفريقا و آمريكاى مركزى و در نيم
كره جنوبى، شمال استراليا، گينه نو، بخشى از آفريقا و آمريكاى جنوبى.
[3] در نسخه تهران، ص 8 و نسخه جيلانى، ص 68» آخر الخامس» دارد
يعنى انتهاى اقليم پنجم.