نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 290
ج. اسباب احوال بدن از خوردن، آشاميدن، هواها، آبها، سرزمينها،
خانهها، استفراغ، احتباس، پيشهها، عادات، حركتهاى بدنى و نفسانى، سكونها،
سنها، جنسيت، و اسباب بيگانه وارد بر بدن.
الف. تدبير خوردن و آشاميدن، انتخاب هوا، اندازه گيرى حركتها و
سكونها؛
ب. درمان با داروها.
ج. معالجه با دست براى حفظ تندرستى و درمان هر بيمارى.
اكنون طبيب بايد به مقتضاى حرفه پزشكى نسبت به بعضى از موضوعات [2] تنها تصور شناختى و علمى [3] داشته باشد و سپس وجود آنها را همان
گونه كه نزد دانشمند طبيعى پذيرفته شده، تصديق نمايد، ولى در پارهاى از موضوعات
بايد در حرفه پزشكى، براى اثبات آنها برهان بياورد، پس در آن بخش از موضوعات كه
براى اثبات آن نياز به دليل ندارد، مانند: مبادى، پيروى از دانشمند علم طبيعى لازم
است، زيرا بطور كلى مبادى علوم جزيى [4]) مانند طب) پذيرفته شده و در علوم ديگرى كه مقدمتر است به اثبات
رسيده، مبادى همه علوم اين چنين است و در نهايت به حكمت أولى كه علم" ما بعد
الطبيعه" گفته مىشود، منتهى مىگردند.
[1] در اينجا قسم چهارم از بخش نظرى «علايم» از قلم نساخ افتاده
كه ابن سينا در آموزش سوم از فن دوم آن را بحث خواهد نمود.
[2] موضوعات علم طب مانند علوم ديگر دو گونه است: الف. پيش فرض و
به تعبير رايج اصول موضوع؛ ب. موضوعات برهانى كه بايد براى اثبات آنها در علم،
اقامه برهان و استدلال نمود.
[3] تصور شناختى و علمى، يعنى شناخت تعاريف (حد و رسم).
[4] علم جزيى به علومى اطلاق مىشود كه موضوع آن جزيى و خاص است،
مانند: بدن انسان كه موضوع علم طب مىباشد؛ و علم كلى موضوع آن كلى و عام است،
مانند: فلسفه كه موضوع آن هستى مىباشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 290