نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 422
پيشوايان اسلام قبول ندارند كه تنها اندكى از انسانها بهسبب عدم
توجه به تخويفها و انذارها گرفتار هلاك مىشوند؛ بلكه بيشتر مردم كافرند و كافران
گرفتار هلاكند.
پاسخ:
شيخ الرئيس- بنابر آنچه پيشتر بيان شد
[1]- به هالك بودن بيشتر انسانها اعتقاد ندارد. مقصود امام فخر رازى از
ائمّه اسلام، امامان كلام اشعرى و همگنان خود اوست. شيخ الرئيس پيرو اينان نيست و
راهورسم آنها را قبول ندارد. او مىخواهد همآهنگ با وحى آسمانى باشد، نه همآهنگ
با متكلّمان اشعرى و معتزلى. اگر قرآن كريم تصريح كرده بود كه انسانهاى هالك،
بيشترند، شيخ الرئيس مىگفت: سمعا و طاعة؛ ولى به گفته خواجه:
ليس فيما ورد من التزّيل حكم بأنّ الهالكين أكثر من النّاجين، بل
يمكن أن يوجد فيه ما يناقض هذا الحكم؛ [2]
در قرآن كريم وارد نشده است كه هالكان بيشتر از اهل نجاتند؛ بلكه
ممكن است در قرآن، مناقض آن يافت شود.
البته اگر مراد از هلاك، هلاك دايمى و خلود در عذاب باشد، دليلى
نداريم كه اكثريت با كسانى باشد كه گرفتار خلود در عذابند، ولى اگر به معناى خلود
در عذاب نباشد، بلكه عذابهاى موقّت را هم شامل شود، بايد پذيرفت كه اكثريت با
هالكان است.
از آنجا كه هالك به كسى گفته مىشود كه هيچ بهرهاى از حيات طيّب
نداشته باشد، نمىتوان گفت: اكثريت با هالكان است. آنچه موجب هلاكت است،