responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 154

است، نه آن‌كه علم، عارض و كيف نفسانى باشد و نفس، موضوع عرض، و علم و عالم، عارض و معروض باشند؛ مانند جسم و بياض.

خلاصه نظر اين حكيم يونان كه بسيارى از حكماى ما و صدرالمتألّهين نيز در كتاب كبير خود- اسفار- رأى او را صواب دانسته‌اند، آن است كه خداى آفريننده موجودات عالم- كه هر چيز را از مقوّمات و اجزايى آفريده، نفس ناطقه انسان را از جوهر علم و صور ادراكى، خلق فرموده و اصل ذات انسان، علم و دانش است و اين قول را حركت جوهرى به خوبى روشن ساخته كه طفل انسانى، نخست انسانيّتش ضعيف و ناتوان است و هرچه در مقام علم و هوش او- بالطّبيعة و الفطره يا بالنّظر و الاكتساب- افزوده شود، حقيقت انسانيّت وى قوى‌تر و تواناتر مى‌گردد. گويى صور علمى و دانش و فكرت و هوش، خشت و گل عمارت جان انسانى است و كاخ رفيع مقام انسانيّت را تدريجا حصول صور علمى بيان مى‌كند. هرچه در مقام علم بالاتر رود- البته بيشتر علوم عقلى و الهى- اين كاخ ناطقه عالى‌تر و روح بزرگ‌تر و قوى‌تر و كامل‌تر گردد. پس علم، امر عرضى- كيف نفسانى و غيره- نيست؛ بلكه جوهر نفس ناطقه در نفس و جوهر عقل مجرّد، در عقل است. منتهاى امر، علم در عقول مجرّده، در اصل آفرينش با آنهاست كه وجود آنها ابداعى است و جواهر ابداعى عالم، تدريجى الحصول و متحرّك الوجود نيستند. اما جوهر نفس، تدريجى و متجدّد و متحرّك الوجود است. به هر قدمى كه در علم و دانش، به فطرت و اكتساب برمى‌دارد، مرتبه‌اى از وجود او انشا شود، تا آن‌كه به مقام عقل بالفعل و عقل فعّال رسد و به عالم جواهر قدسى، در قوس صعود با حركت جوهرى وصول يابد و آن‌جا خود جوهر عقلى شود.

خلاصه اين حكيم، بين عاقل كه جوهر نفس است با معقول كه صور مدركه است، اتحاد قائل است و بنابر قول به اتحاد عاقل و معقول، صور ذهنيّه، عارض بر نفس نيست، تا كيف نفسانى و عرض باشد، بلكه عين جوهر نفس است. [1]


[1] . همان، ص 327- 328 (به نقل از حكمت الهى).

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 154
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست