نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 116
مىگردد؟ در فرض اوّل، مغايرت آنها مفهومى و وحدت آنها مصداقى است و
در فرض دوم، هم به لحاظ مفهوم و هم به لحاظ مصداق، مغاير يكديگرند.
شيخ الرئيس اين مسئله را طى شش فصل- از فصل هفتم تا دوازدهم- بيان
كرده است.
تاريخچه مسئله و دليل آن
به فرمايش خواجه طوسى، مسئله اتحاد عاقل و معقول، پس از ارسطو در
ميان مشّاييان اشتهار يافته [1] و چنانكه شيخ الرئيس در فصل دهم اشاره كرده است، پرچمدار نظريّه
اتحاد عاقل و معقول فرفوريوس [2] بوده كه خود به تصنيف كتابى مستقل در اينباره پرداخته و مورد توجه
پيروان حكمت مشّا قرار گرفته و همواره ستايشگر آن بودهاند.
شيخ الرئيس كتاب مبدأ و معاد را بر مذاقّ مشّاييان نگاشته و در آنجا
در فصلى درباره اينكه واجب الوجود، عقل، عاقل و معقول است، سخن گفته و استدلال
مشّاييان را تقرير كرده و با آنها مخالفت نكرده است؛ ولى در كتاب اشارات- كه گويا
آخرين كتاب اوست و در آن، نظريّات ويژه خود را آورده است- بىآنكه به استدلال
ايشان توجهى كند، به ابطال نظريّه آنها پرداخته و گاهى تعبيرهايى بر قلمش جارى شده
كه با شأن و مقام او سازگار نيست.
استدلال مشّاييان، مطابق آنچه در كتاب مبدأ و معاد شيخ الرئيس آمده، [3] چنين است:
[1] . ر. ك: شرح خواجه بر همين فصل (شرحى الاشارات، ج 2، ص 66).
[2] . درباره فرفوريوس و شخصيّت تاريخى او در فصل دهم سخن خواهيم
گفت.
[3] . كتاب مبدأ و معاد، نتيجه دو علم مهم ما بعد الطّبيعه و
طبيعيّات است؛ چرا كه اوّلى انسان را با مبدء المبادى و انتساب سلسله طولى و عرضى
موجودات به او و دومى با بقاى نفس و معاد آشنا مىسازد.
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 116