نام کتاب : شرح الإشارات و التنبيهات نویسنده : الرازي، فخر الدين جلد : 0 صفحه : 7
شيخ الرّئيس در مبسوطترين اثر فلسفى خود يعنى «شفاء»؛ كه قصد همراهى
با حكماء مشّاء را داشته و خود را ملزم كرده تا حدّ امكان جانب عقايد شريكان در
صناعت را رعايت كرده و از مخالفت با ايشان بپرهيزد
[1]، در تأليف اين كتاب تا حدّ زيادى از طريق ارسطو پيروى كرده است، به
گونهاى كه مىتوان بخش منطق «شفاء» را شرحى بر ارغنون ارسطو دانست. او در اين
كتاب رسائل نه گانه فوق را به ترتيب در نه فنّ قرار داده، و چنانكه خود او در
مقدّمه آن گفته است در ترتيب مطالب از ترتيب كتابهاى صاحب منطق (يعنى ارسطو) پيروى
كرده است [2]. امّا در عين حال پيروى او هرگز
مقلّدانه نبوده كه فقط به شرح و تفسير كلام ارسطو اكتفا كند، بلكه چنانچه خود او
تصريح فرموده: هيچ مطلب قابل توجّهاى در آثار پيشينيان يافت نمىشد مگر آنكه آن
را در اين كتاب گرد آورده، احكام و مطالبى كه در كتب قدما در جايگاه شايسته خود
قرار نداشته به جايگاه شايستهاش انتقال داده، اگر در مطالب گذشتگان خلل و نقصانى
ديده با فكر و نظر خود بر آنها افزوده و تكميل كرده، و بالاخره اگر عادت منطقيان
بر آن بوده كه مبادى منطق را با گفتگو از موضوعات بىارتباط با اين علم، كه
مىبايست از آنها در فلسفه اولى بحث شود به درازا بكشانند، گفتگوى از آنها را تا
فلسفه اولى به تأخير انداخته است [3]، و به اين ترتيب او عالىترين سهم را در تنظيم، تبيين، و تكميل منطق
و فلسفه ارسطوئى داشته است.
ابن سينا در آخرين اثر مبسوط فلسفى خود يعنى «الاشارات و التنبيهات»
پا را از اين حدّ هم فراتر نهاده و از متابعت فلاسفه مشّاء بيشتر فاصله گرفته و
مطالب را آنگونه كه خود بهتر مىپسنديده تنظيم كرده است. ابداعات و نوآوريهاى او
در بخش فلسفه الهى به حدّى چشمگير و قابل توجّه است كه مىتوان حكم كرد او تحت
تأثير جهان بينى اسلامى فلسفه ارسطوئى را در اين بخش كمال مطلوب نيافته و در صدد
تأسيس نظام فلسفى جديدى بوده است. (درباره مشرب فلسفى ابن سينا در مقدّمه بخش حكمت
سخن گفتهايم.)
امّا در بخش منطق، اصول و قواعدى كه حكيم يونانى تأسيس كرده آنچنان
محكم و استوار بوده كه همه دانشمندان بعد از او تا به امروز، نه از باب تقليد صرف
كه از جهت اتقان و جامعيّت، در آن به ديده احترام و خضوع نگاه كردهاند و چنانكه
از قول ابن سينا نقل كرديم: بعد از ارسطو كسى پيدا نشده است كه
[2] - عبارت ابن سينا اين است: «و لمّا افتتحت هذا الكتاب ابتدأت
بالمنطق، و تحريت أن أحاذى به ترتيب كتب صاحب المنطق، و أوردت فى ذلك من الأسرار و
اللطائف ما تخلو عنه الكتب الموجودة». (مدخل، ص 11).