نام کتاب : زندگانى رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 43
او [امام صادق عليه السلام] اجازه داد كه با تو بيايد، رخ بر زمين
نه و اگر با آوردن عذر و بهانه از آمدن خود دارى ورزيد در اين باره اختيار را به
خود او واگذار، و اگر تو را فرمود كه در آمدن به نزد او تأنى جويى آسان بگير و كار
را سخت مكن و قبول عفو كن و در گفتار و كردار تندى و خشونت به خرج مده.
ربيع گويد: من بر در سراى امام آمدم و آنحضرت را در خلوت خانهاش
يافتم و بدون اذن ورود، درون خانه شدم. او را ديدم كه گونههايش را- به حال سجده-
بر خاك گذارده.. وكف دست خود را به سوى آسمان برده، در حالى كه آثار خاك بر چهره و
دستان او نمايان بود.
شايسته نديدم كه لب به سخن بگشايم تا آنكه او از نماز و دعا فراغت
يافت و چهرهاش را برگرداند. گفتم: سلام بر تو اى ابو عبداللَّه. فرمود:
سلام بر تو برادرم. چرا اينجا آمدى؟
عرض كردم: پسر عمويت به تو سلام رساند و چنين و چنان گفت. او با
شنيدن سخنان منصور فرمود: