نام کتاب : زندگانى رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 42
حكومتهاى هم عصرش فراغت يافتم، شايسته مىبينم كه برخى از سختيها و
فشارهايى كه از ناحيه دستگاه حاكمه بر حضرت يا بر برخى از يارانش، آن هم تنها به
جرم حقّ خواهى و حقّ گويى آنان، وارد شد اشاره كنم.
- سفاح، امام صادق را از مدينه به حيره انتقال داد تا در آنجا بتواند
او را به قتل برساند، امّا خداوند امام را از شر او آسوده ساخت.
- پس از سفاح، زمان منصور فرا رسيد. او دوازده سال به آزار و اذيت
امام عليه السلام پرداخت و او را هفت بار به مدينه و ربذه و كوفه و بغداد انتقال
داد، امّا هر بار منصور او را مىطلبيد و براى دلجويى حضرت به ايراد عذر و بهانه
مىپرداخت و با خوارى مىرفت و امام صادق نيز به خوبى و خوشى باز مىگشت.
در اينجا بى مناسبت نيست كه براى آگاهى خوانندگان گرامى جزئيات برخى
از اين احضارها را كه در اوايل و اواخر خلافت منصور انجام پذيرفته باز گو كنيم تا
بخوبى شدّت اختلاف و كيفيّت آن، ميان منصور و امام صادق روشن شود:
1- سيد بن طاووس به نقل از ربيع، دربان منصور، آورده است كه گفت: چون
منصور حج گزارد، احتمالًا در سال 140 يا 144 هجرى، وبه مدينه رسيد، شبى را بيدار
ماند. آنگاه مرا طلبيد و گفت: اى ربيع همين الآن به سرعت و از كوتاه ترين راه برو
و اگر مىتوانى تنها بروى، اين كار را كن تا نزد ابو عبداللَّه جعفر بن محمّد
برسى. به او بگو كه پسر عمويت به تو سلام مىرساند و از تو مىخواهد كه همين حالا
به سويش آيى. پس اگر
نام کتاب : زندگانى رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 42