نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 57
پس ارزش خاستگاه رانش و انگيزش است، در حالى كه گاهى خاستگاه رانش،
نياز طبيعى است. دكتر خليفه مىگويد: «در پرتو همين نكته، روشن مىشود كه ميان
مفهوم ارزش و انگيزه تفاوتى در كار است.
انگيزه همان حالت تنش يا آمادگى درونى است كه در سمت دادن رفتار به
سوى پايانه يا هدفى مشخص، سهيم است، امّا ارزش، عبارت است از تصوّرى كه در پس اين
انگيزه نهفته است [1]. ليكن برخى باور دارند كه ارزش، همان انگيزه است.
براى مثال: «ويلسون/Wilson » از خلال پژوهشهاى خود به اين نتيجه رسيد كه ميان انگيزه امنيت «Safety
Motive» و ارزش امنيّت
ملّى «Nation Security» پيوندى استوار برقرار است [2].
آرى! ممكن است انگيزه، ارزش باشد (پس مفهوم انگيزه و ارزش براى ما در
هم آميخته مىشود)، ولى انگيزه حالتى احساسى است كه يك موجود زنده را به سوى هدف
معيّن پيش مىبرد و يكى از شاخصههاى اصلى رفتار است، در حالى كه ارزش گونهاى
انگيزه مطلق است كه رنگ ضرورت و وجوب دارد [3]، پس انگيزه
در نتيجه ارزش رخ مىنمايد (ولى خودِ ارزش نيست)، پس هر كس به عدالت همچون يك ارزش
ايمان داشته باشد در خود انگيزشى در پياده كردن آن مىيابد، پيوند ميان انگيزه و
ارزش، همان پيوند ميان وجود گرسنگى و احساس آن است كه گرسنگى را انگيزه يافتن غذا
مىگرداند.
گاهى نيز انگيزه، ارزش نيست، بلكه بايد آن را شهوت شمرد، همچون
انگيزه ارتكاب جنايت و گاهى نيز ارزش، انگيزه فرد نمىشود و اين در صورتى است كه
ارزش نزد او ضعيف و سست باشد، همانند كسى كه به عدالت ايمان دارد، ولى براى پياده
كردن آن گامى بر نمىدارد.
سوم- ارزش و علاقه(Value and Interest)
علاقه، خاصتر و محدودتر از ارزش است زيرا علاقه، همان ميل به چيزى