نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 38
دو عامل بنيادين است:
اوّل- درك حقايق بزرگ و كاويدن ژرف آن و كشف تكامل آنها
با يكديگر و در نتيجه، يافتن فهمى درونى از آن و شايد مقصود از اين تعبير قرآنى:
وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ همين باشد.
دوم- دورى جستن از هوى و هوس در ارزشگذارى بر واقعيت
خارجى، تا اينكه حبّ و بغض، شتابزدگى، پيشداوريها، هراس از مردم، خودستايى، تلاش
در فرار از مسؤوليت و در يك سخن عوامل خطاى نفسانى بر مرزبندى موضوع و جدا كردن
دقيق آن از موضوعات ديگر تأثيرى منفى به همراه نياورد و شايد منظور از اين مفهوم
جامع قرآنى: آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِندِ رَبِّنَا همين باشد.
اين چنين است كه در كتاب آسمانى مىخوانيم:
«اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد. بعضى از آيهها محكماتند،
اين آيهها امّ الكتابند و بعضى آيهها متشابهاتند، امّا آنها كه در دلشان ميل به
باطل است، به سبب فتنهجويى و ميل به تاويل از متشابهات پيروى مىكنند، در حالى كه
تأويل آن را جز خداى نمىداند. و آنان كه قدم در دانش، استوار كردهاند مىگويند:
ما بدان ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ماست، و جز خردمندان پند نمىگيرند.»
نظراتى پيرامون تأويل:
در اينجا به بيان پارهاى از آراء گوناگون پيرامون تأويل مىپردازيم:
اوّل- برخى را باور بر اين است كه سرّ اعجاز قرآن كريم
در همين ويژگى- نظام تأويل- نهفته است. اين نظر به اختصار چنين است:
1- خداوند متعال، مطلق است و به نسبيّت موصوف نمىگردد.