نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 358
ومادى) است كه چشمه آن هرگز نخشكد.
پس اگر اوج گرفتن به سوى خدا (نزديكى به درگاه او در پرتو نامهاى
نيكو)، و رشد درهمه ابعاد، درراه راست، و به سمت وسوى خداوند سبحان، هدف همه
آدميان باشد پس آن هدف جامعه اسلامى مىباشد، والبته اين پس از زمانى است كه در
ارزشهايى بانشانههاى آشكار (صلح، قسط، عدل، بهره بردن از زمين، خوردن روزيهاى
پاك، عمل صالح، دفاع از حق، جنگ درراه مستضعفان و ...) تعين يابد.
پس يك جامعه اسلامى بامحقّق كردن نامهاى نيكوى خدا در زندگى خود
وهرفرد از افراد خود در جستجوى تعالى است و حقوق اسلامى رنگى جز همين هدف كلّى
ندارد، ليكن به سان يك حقوق و شريعت با هر حقوق ديگرى در هدف ويژه آن تفاوت ندارد،
و آن هدف همان قسط و عدالت است كه مفهوم آن دريغ نورزيدن از پرداخت هرگونه حقّى به
صاحب آن در پرتو فلسفه حق است كه شرح آن اين گونه مىآيد:
ايمان به حق، اساس ارزشها
عقل، به خود اطمينان دارد واين اطمينان از حقايق ذات آن است، وهنگامى
كه حقيقتى راكشف مىكند در صحت كشف آن ترديد نمىكند، پس آن را باور مىكند ووجودش
را به رسميت مىشناسد وهنگامى كه وجودش را به رسميت شناخت ساختن ساختمان حقوق عينى
را آغاز مىكند. پس آسمانها يك حقيقت هستند، وعقل من آنها را برايم كشف مىكند
وموجب مىشود به وجود آنها اطمينان يابم واز همين جاست كه آنها را به رسميت
مىشناسم وايمان مىآورم كه آنها حق هستند، نيز زمين وآنچه درآن است از جمادات،
گياهان، موجودات، بشر وسامانههاى طبيعى- كه زمين برقطب آن مىچرخد- همگى حقايقى
هستند كه ترديدى در آنها راه نمىيابد (نَه تنها در آنها ترديد نميكنم، بلكه نفسم
به وجود آنها اطمينان كافى مىيابد) وبااين اطمينان به وجود آنها اعتراف مىكنم.
اينك اين پرسش پيش مىآيد كه مفهوم اعتراف به اين حقايق (وبه تعبير
قرآنى
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 358