نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 239
جريان داشته نزديك مىشود و درمىيابد آدميان چگونه نجات يافته و يا
به هلاكت رسيدهاند.
چگونه عبرت راهى براى شناخت سنّتها (قوانين اجتماعى) مىگردد؟ شايد
اين امر پس از برداشته شدن ديوارِ زمانى ميان گذشته و حاضر و پرده پرداخته شده
ميان ذهنيّت و عينيّت صورت پذيرد، و بدين ترتيب قلب بىهيچ پوششى به حقيقت مطلق
مىرسد.
سوم- عدالت، گوهر ارزشها
عدالت يعنى چه؟ عدالت يعنى دادن حق هر صاحب حقى و داورى ميانِ مردم
براساس حقى كه خداوند آن را به وى نشان داده، و پيروى نكردن از هوى و هوس.
[1]
براى آنكه انسان ميان مردم عدالت برقرار كند نيازمند چهار امر است:
دركِ عميق و علم فراوان و نظر درست و نگاه داشتن احساسات. ايمان به خداوند سبحان
اين خصلتها را به ارمغان مىآورد امّا چگونه؟
پاسخ آن چنين است:
1- فهم عميق. مؤمنى كه با ايمان خود پردههاى خود پسندى و انكار را
كنار زند و به نهانگاه پديدههاى مشهود آگاهى يابد به او درك عميق داده شده است.
آيا ديدهايد كه چگونه براى شكار مرواريد در دريا فرو مىروند؟ مؤمن نيز به ظاهرِ
چيزى بسنده نمىكند، بلكه هميشه مىكوشد با فرو رفتن به دلِ حقايق و آگاهى از امور
ماورايى، حقيقت امور را درك كند. از همين رو در حديث امام على عليه السلام در
تعريف عدالت آمده است كه آن بر فهم ژرف، استوار است.
2- ژرفانديشى در علم. هنگامى كه فهم عميق به فرد داده شد مىتواند
به ژرفاى علم نفوذ كند و ديگر علم او سطحى و قشرى نخواهد بود و به عمق همه چيز فرو
مىرود تا به مغز حقيقت برسد.
3- شكوفه حكم هنگامى به بار مىنشيند كه شرايط حكم صحيح در نزد مؤمن
[1] - علّامه مجلسى در بحارالانوار ج 65، ص 369 مىگويد: گويى
مقصود از عدل در اينجا ترك ظلم، و داورى به حق در ميان مردم و انصاف دادن به مردم
نسبت به خود است. مقصود از عدل دراينجا اصطلاح حكما نيست كه به مفهوم ميانهروى در
امور مىباشد.
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 239