responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 207

دارد كه ما با اعتماد به حافظه او و يا مراجعه اين خواننده به فصول گذشته، ديگر سخنى از آنها به ميان نمى‌آوريم:

اوّل- ذهن، بسانِ توجيهى براى اخلاق‌

به نظر افلاطون ذات بشر عناصرى دارد كه با يكديگر در ستيزند: شهوات، دوستى‌هاى ارزشمند (عشق) و عقل. و اخلاق در تعادل جلوه مى‌يابد، آنجا كه عقل از سركشىِ هوى و هوس جلوگيرى مى‌كند، و سپس از آن عليه شهوات يارى مى‌جويد.

امّا ارسطو معتقد است كه طبيعت انسان وضعى ميانه بين حيوانيّت و خداوارگى دارد، (و بر اوست كه خداوارگى را به حيوانيّت چيره گرداند).

و همچنان اپيكور از لذّت و دردى كه بر بشر عارض مى‌شوند توجيهى براى اخلاق پيش رو مى‌گذارد.

او مى‌گويد: زندگى سعادتمند آن است كه درد را در آن كاهش دهيم و اين بانگاهداشت لذّات، و به كمترين مقدار آن بسنده كردن (يعنى زُهد) ميسّر است، تا به هنگام از دست دادن آن به دردى بزرگتر گرفتار نياييم، يا اين موجب نگردد كه دردى فراگير به سبب بيمارى و يا دشمنى گريبان ما را بگيرد.

كانت نظريه ارزش ذاتى اخلاق را بنيان نهاد. او معتقد است كه مهمترين چيزى كه در اخلاق وجود دارد همان صورت آن مى‌باشد و اينكه آدمى وجدانى دارد كه به او فرمان مى‌دهد و از عاملى فرمان نمى‌گيرد و تابعِ هيچ عامل مؤثّر خارجى نيست. او به وجود گونه دومى از انگيزه‌ها اعتراف دارد كه آنها را حساسيت مى‌نامد (اثر پذيرى از عوامل مؤثّر خارجى) و براين اساس اراده نيكو، كه همان وجدان آدمى و ريشه اصول اخلاقى است، نيازمند رشد مى‌باشد و از آنجا كه هر انسانى قانونگذار مى‌گردد (به سبب وجدان اخلاقى كه در او نهفته است)، لذا هر فرد بايد به قوانين ديگرى نيز احترام بگذارد. بدين سان آزادى، اساس پيوند مى‌گردد. پس چون تو آزاد هستى بايد آزادى ديگران را نيز احترام نهى، زيرا او نيز آزاد است.

(اگوست كنت) معتقد است كه اصل اخلاق به صورت دوست داشتن ديگران در

نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 207
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست