نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 158
تكامل يافته دانش است.
- 2- خلاصه تاريخ مكتب ناتوراليسم
اين مكتب بر علم اعتماد مىكند تا اخلاقى متناسب با تحوّلات آن بدست
آورد.
نخستين كسى كه اين ادّعا را كرد «اپيكور/Epikouros » بود كه آرمان او اين بود كه حكيم [دانشمند] باشد
و بتواند فلسفهاى اخلاقى را بر پايه علم شالوده ريزى كند، ليك پر پهنهترين دوران
انتشار ديدگاههاى طبيعى بويژه در آغاز سده نوزدهم بود كه تا روزگار ما ادامه يافته
است. شكل نخستين آن در چارچوب روانشناسى با «بايل/Bayle »، «هيوم/Hume » و «هلفسيوس» رخ نمود. سپس با «جان استورات
ميل/Jlon Stuart Mill » و «فوريه» ادامه يافت. و نيز اين ديدگاهها به طور اعمّ بر
زيستشناسى استوار بود و جلودار آن «دولباك/Dholbach » در نيمههاى سده هجدهم وانگاه پزشكان سالهاى
آغاز سده نوزدهم ميلادى همچون «كابانيس/Cabnis » و «ديستوت دى تراسى» بودند و سرانجام در دوران طرفدارى مردمى را
نظريات تكاملى (سال 1880 م) انتشار يافت.
[1]
از سده هجدهم تا امروز اين مكتب در دامان علوم گوناگون جابجا شده
است.
با (بايل، هيوم، هلفسيوس) سپس با استورات ميل و فوريه) در دامان
روانشناسى رشد يافت، سپس با تلاشهاى «دولباك» به محدوده پزشكى منتقل شد، سپس با
«فرويد/Freud » و
«مچينكوف» كه در كلينك روانپزشكى اين مكتب را مورد عنايت قرار دادند و با سر كار
آمدن «هابز» به عرصه فيزيك در آمد و با ظهور «ماركس/Marx » در همه اين شاخهها وارد شد.
اين انديشه در روزگار ما هم هنوز توانايى خود را از دست نداده است و
براى