نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 157
اخلاق از تخصصهاى فلسفه است و علم تنها نقش مهمّى در متبلور ساختن آن
دارد. پس اگر فلسفه اخلاق بر ضرورت «همگنى و هماهنگى» در جامعه تأكيد دارد،
جامعهشناسى رخ مىنمايد تا «زواياى» اين همگنى و كرانههاى آن را روشن سازد. براى
نمونه: جامعهشناسى به ما مىگويد كه بر پايه آزمونهاى خود بالاترين همگنى، همگنىِ
ميان آحاد يك طبقه اجتماعى بدون لغو كردن و از ميان بردن طبقه است، در حالى كه
دانش رياضيات اين همگنى را در واقعيّت خارجى با آمار اثبات مىكند «توماس مور/Thomas
More ».
و اگر فلسفه اخلاق بر اصل دخالت حكومت تكيه مىيابد، سازوكار اين
دخالت با بهرهورى از انگيزهها و ضد انگيزهها يا به ديگر سخن از تطميعها و
تهديدها از ويژگيهاى علم است (هابز/Hobbes )، و آنجا كه فلسفه اخلاق بر اصل سود و زيان (بر پايه ارزشهاى
مادى) استوار مىگردد براى شناخت بازتاب اين سودها در ارزيابى نتايج بنيادين آن
انديشههاى «مچينكوف/Metchnkov » مدد رسان خواهد بود. نيز دانش پزشكى در زمينه اخلاق دخالت
مىيابد.
امّا روانشناسى، ديدگاههاى جلوداران اين دانش در اخلاق، گاهى در
زمينه توضيح موضوع اخلاق، براى ما سودبخش خواهد بود.
امّا اگر اخلاق را بطور كلّى تابع آزمونهاى دانشمندان در علوم
گوناگون قرار دهيم، اين به مفهوم كنار زدن كلّى عقل و وجدان و پژوهش آن از ديدگاه
صرفاً مادى مىباشد.
باور شخص نگارنده چنين است كه علوم تجربى، در نهايت، ما را به همان
ارزشهايى خواهند رساند كه مكتبهاى آسمانى ما را بدان مىخوانند و در وجدان هر
انسان معتدلى نهفته است، لكن اين خود دو امر را اقتضا مىكند:
اوّل- بسنده نكردن به يك دانش خاص تجربى (مثلًا تنها
جامعهشناسى و يا روانشناسى) و بهرهورى از همه تجربيات تا هر يك مكمِّل ديگرى
باشد.
دوم- بايد آن قدر به انتظار نشست تا اين علوم جا بيفتد
و با گذر از علوم تجربى به سطح كشف حقايق رسد و به گمان نگارنده اين همان مرحله
پيشرفته مسير
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 157