نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 141
و استقامت اخلاقى سفارش مىكند و نيز به تلاشى فرا مىخواند كه
مشاركتى است فعّال در بازسازى زمينههاى آباد و آكنده از سعادت.
[1]
نقد آيين زرتشتى نه از ديدگاه پايانههايى است كه آن را هدف خود
مىداند پايانههايى كه به نظر مىرسد با اخلاق فاضلهاى كه اديان آسمانى بدان فرا
مىخواند همگراست (باور چنين است كه آيين زرتشتى از جمله اديان آسمانى بوده ليكن
چونان ديگر اديان تحريف شده است)، بلكه نقد اين آيين به فلسفه اخلاقى آن ودقيقاً
به امورى باز مىگردد كه به ستاندن قدرت خداوند (كه آيين زرتشتى آن را مزدا
مىنامد) در دگرگون كردن جهان، مگر از راه تلاش خودِ انسان، مربوط مىشود.
آرى! تأكيد آيين زرتشتى بر نقش انسان در تحوّل بخشيدن به زندگى و
جهان پيرامون خود از عظيمترين انديشههاى مثبتى تلقّى مىشود كه رسالتهاى آسمانى
بر آن پا مىفشرند و از جمله آنها اسلام مىباشد كه در آن چنين آمده است:
«... خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه
آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند ...»
- 2- آيين كنفوسيوس و تائوئيسم/Taoisme
آيين كنفوسيوس (سده ششم پيش از ميلاد) كه چينى الاصل است، به سمت و
سويى سياسى متمايز است. او به سنّت موروث باور داشت، و ارزشهايى را به رسميّت
مىشناسد كه اساساً از نيكى جان مىگيرد (نيكى فرزندان نسبت به پدران). از نگاه اين
آيين نيكوكارىِ ذاتي شخص پرهيزگار، خاستگاهى است كه فضيلتهاى ديگر همچون فرمانبرى
از ولىّ امر، وظايف همسر نسبت به شوهر، وظايف نسبت