نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 135
ايشان باشد، يعنى متناسب با مقدار مشاركت آنها در «اله» (و اين بدان
معناست كه يك مبلّغ فروتن شايستگى بزرگداشت بيشترى ازيك عالم بزرگ دارد)
[1].
مالبرانش مىافزايد: فضيلت در بردارنده تلاش در راه آن ژرفانديشى
عقلانى است كه ما نمىتوانيم بدان برسيم، مگر آنكه لطف الهى يارمان گردد، ولى آن
تنها راهى است كه با آن مىتوانيم به نور اين نظم متكامل ثابت دست يازيم.
نقد مكتب دكارت
دكارت و مالبرانش به «ارزش ارزشها» كه همان «عبادت الهى» يا «خضوع»
در برابر «نظم الهى» است دست يافتند. و راه رسيدن به آن، اين است كه «هوى وهوس» را
در برابر «اراده» رام كنيم و اراده را رشد دهيم، و به سوى وجود كلّى (پيش از
وجودات خاص) پركشيم، و درجاتى را كه خداوند «مخلوقات» را بر حسب آنها ترتيب داده
است احترام نهيم.
ولى اين مكتب اهداف زندگى را كه بايد به سوى آنها كوشيد روشن نكرده و
مشخّص نساخته اولويتهاى حقيقى كه در «نظم الهى» آنها را مىيابيم كدامها هستند.
«اسپينوزا/Spinoza » (1677- 1632 م)
او به وحدت وجود گرايش داشت و با دوگانگى دكارت مخالف بود. به نظر او
«جسم و روح» تنها دو نماد هستند (كه فقط در نگاه ما جدا از يكديگر به نظر مىرسند)
و نزد حقيقت يگانه (خدا، طبيعت، و نظاير آن ...) تجلّى مىيابند. ديدگاه اسپينوزا
در اخلاق اين است كه «حكمتى» در كار است چنانكه براى كمال الگوى والايى وجود دارد،
امّا جانمايه آن دو، درهم شدن از طريق انديشه و به صورتى كه پيوسته وضوح بيشترى
مىيابد، با نظم جاودان و درك اين نظم و خضوع