نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 102
ميان «ذهن و موضوع» است، پس اگر من مىانديشم چه ضمانتى وجود دارد كه
اين انديشه با چيزى بيرون از ذهن من مطابقت داشته باشد ... اهميّت اين موضوع را
وقتى در مىيابيم كه بدانيم ريشه ظهور منطق و فلسفه در ميان بشريت با هدف پرهيز از
خطا- آنگونه كه در كتاب خود: «المنطق الاسلامى» اثبات كردهايم- پديد آمده است و همين
نقطه آغاز، تأثيرى پرگستره بر ديگر زمينههاى فلسفه از جمله، زمينه پيوند ميان
«مدرِك» و «مدرَك» و يا به تعبير نو «ذهن» و «موضوع» نهاده است.
سوم- از آن جا كه فلسفه از «ايمان به خدا» و تلقّى آن
به عنوان خاستگاه شناخت چونان نورى كه خدا در دل هر كه خواهد افكند غفلت ورزيده
است، لذا اين مشكل در فلسفه و خامت يافته است. اگر «ذهن» با «عقلى» كه در خود دارد
اشياء را مىشناسد، پس چگونه مىتوان ادّعا كرد كه خود به خطايى فاحش گرفتار
نيايد! كه خود را با خويش كشف مىكند و سپس تصوّر مىكند كه زندگى را كشف كرده و
آن را وجودى بيرون از ذهن تصوّر مىكند.
ولى چگونه مىتوان اين تنگنا را حل نمود؟ رآليسم نوين نظريه يگانگى
را به وجود آورد كه در گوهر خود از ديدگاههاى فلسفى كهن سرزمين ما كه به اتّحاد
عاقل و معقول شهرت يافته، خارج نمىباشد.
براى اطمينان يافتن به معلومات خود و آگاهى نسبت به حقيقت اشياء
بگذاريد بگوييم كه «اشياء» در «عقل» ما پنهاناند و از طريق شيوهاى كه بتازگى
اندرباشى «Immanence» ناميده مىشود و به مفهوم بيرون كشيدن حقايق پنهان در ذهن به كار
گرفته مىشود به اين پديدهها آگاهى مىيابيم. ولى آيا همين خود، بار ديگر ما را
به ايدهآليسم و انكار هر گونه وجود بيرون از ذهن نمىكشاند؟ آنها به اين پرسش
پاسخ منفى مىدهند. رآليستها مىگويند: ما براى پديدهها، موجودات و پيوندها نظامى
را مىبينيم كه بيرون از ذهن وجود دارد خواه عقل آن را درك بكند و يا نه
[1]. در ميان آنان آگاهى و شىء، دو وضع متداخل هستند و بدين ترتيب عقل
در رآليسم، بيشترين
[1] - القيم فى الواقعية الجديدة عند رالف بارتون بيرى (به زبان
عربى)، نوشته دكتر احمد عبدالحليم عطيه (1989 م)، ص 88.
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 102