«آيا نديدى كسانى را كه به آنها گفته شد: (فعلًا) دست از جهاد
برداريد و نماز را برپا كنيد؛ و زكات بپردازيد، ولى هنگامى كه فرمان جهاد به آنها
داده شد، جمعى از آنان، از مردم مىترسيدند، همان گونه كه از خدا مىترسند، بلكه
بيشتر. و گفتند: پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟
چرا اين فرمان را تا زمان نزديكى تأخير نينداختى؟!
به آنها بگو: سرمايه زندگى دنيا ناچيز است و سراى آخرت، براى كسى كه پرهيزكار
باشد، بهتر است. و به اندازه رشته شكاف هسته خرمايى، به شما ستم نخواهد شد.»
سياق اين آيه، ميعاد، وقت جهاد و جنگ را مشخّص كرده است و براين اساس
جايز نيست بر اساس هوى و هوس و يا خواست تندروها به جنگ برخاست بلكه هنگام ضرورت و
مصلحت عمومى بايد تن به جنگ داد، و در غير اين هنگام بايد به خودسازى معنوى به
وسيله برپاكردن نماز و پرداختن زكات اهتمام ورزيد.
هفتم- فرمانبرى در مسايل سياسى:
الف- امّت در صلح، آن گونه كه در جنگ، و در امنيّت،
همچون گاه ترس و هراس، بايد به رهبرى مشروع رجوع و به رهنمودهاى او توجّه كنند و
نبايد به اظهار نظرهاى ساده انگارانه و يا پرداختن به اعمال بيهوده و بىخردانه
مبادرت ورزند. خداوند متعال مىفرمايد: