نام کتاب : مباحثى پيرامون معارف قرآن كريم نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 51
مىسازد و آن دو را با يكديگر ذكر مىكند، مثلًا خداوند مىفرمايد:
(فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ
لِذَنبِكَ...) [1] «پس بدان كه هيچ خدايى جز
اللَّه نيست و از گناه خود آمرزش خواه...»، پيوند آمرزش گناه از درگاه خداوند يكتا
پيوندى واقعى است كه حقيقت ربّانى از يك سو و عبوديت از سوى ديگر آن را ضرورى
مىسازد، زيرا اعتقاد به يكتايى خدا اعتقاد به عبوديت فرد را ضرورى مىسازد و روشن
است كه بنده بايد در برابر خدا خاشع باشد.
دقيقاً همين پيوند در اين سخن خداوند نيز موجود است:
(وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَ نَّهُ
لَا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ)[2]
«ما پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم جز آن كه به او وحى كرديم كه جز من خدايى
نيست پس مرا بپرستيد.» زيرا پيوند عبادت خدا به وسيله توحيد امرى واقعى است از اين
جهت كه بنده مسؤول است تا عبادت خداى يكتا را به جا آورد.
و نيز مانند پيوند اين دو آيه با يكديگر: (وَمِنَ
النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ
عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ* وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي
الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا
يُحِبُّ الْفَسَادَ)[3] «در اين دنيا كسى است از مردم
كه خدا را به درستى اعتقاد خويش