responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 596

سخنانی از نور

از امام ابوالحسن الهادی مجموعه‌ای از سخنان زرین باقی مانده است که از جمله سرمایه‌های فکری در عالم اسلام به حساب می‌آید، امام علیه‌السلام بدان وسیله قضایای گوناگون تربیتی، اخلاقی و روانی را چاره‌اندیشی کرده است از آن جمله است:
«خیر من الخیر فاعله، واجمل من الجمیل قائله، وارجح من العلم عامله...»
«بهتر از خود کار نیک، انجام دهنده آن و زیباتر از زیبا گوینده آن و بهتر از خود دانش عمل کننده آن است.» امام علیه‌السلام با این سخنان، کسانی از مردم را که به این صفات آراسته باشند معرفی فرموده و ستوده است:
الف - انجام دهنده خیر کیست؟ به راستی آن کسی که از نظر ارزش اخلاقی بهتر از نیکی باشد او همان انجام دهنده خیر است.
ب - زیباتر از زیبا، آن کسی است که با موازین نفسانی که سنجیده می‌شود زیباتر از زیباست، به خاطر آن که اوست که به مردم نیکی را می‌رساند.
ج - کسی که مطابق علمش، عمل می‌کند، بالاتر از خود علم است، زیرا که علم و دانش را به عنوان وسیله‌ای برای عمل و تهذیب نفس می‌جویند، و اگر کسی مطابق علم، عمل کند به رسالت علم، عمل کرده و از علم پاسداری نموده و مقام علم را بالا برده است، پس او بهتر از خود علم است.
2- امام هادی به یکی از دوستانش فرمود:
«عاتب فلانا وقل له: ان الله اذا اراد بعبد خیرا اذا عوتب قبل...»
«از فلانی عذرخواهی کن و گله کن و بگو: چون خداوند برای بنده‌ای اراده خیر فرماید، هرگاه کسی از او عذرخواهی کند بپذیرد...» به راستی وقتی که گله گذاری به چنین سخنان زیبایی آراسته شود، دیگر کینه و عداوتی نمی‌گذارد و باعث گسترش دوستی و محبت می‌گردد.
3- امام علیه‌السلام فرمود:
«من سأل فوق قدر حقه فهو اولی بالحرمان...» «هر کس بیش از مقدار حق خویش را بطلبد، او سزاوارتر به محرومیت است...» به راستی کسی که بیش از مقداری که استحقاق دارد درخواست کند، خودش را در معرض محرومیت و از بین رفتن حق خود قرار داده است.
4 - فرمود: «صلاح من جهل الکرامة هو انه» «کسی که به ارزش کرامت انسانی عارف نباشد، شایسته خاری و ذلت است.» این سخن چقدر زیباست، زیرا کسی ارزش کرامت انسانی را نمی‌داند و از ارزشهای انسانیت آگاه نیست، شایسته خواری وبی‌اعتباری و دوری گزیدن است.
5- امام علیه‌السلام فرمود:
«الحلم ان تملک نفسک، و تکظم غیظک مع القدرة علیه.»
«بردباری آن است که خویشتن‌دار باشی و با وجود داشتن قدرت، خشمت را فروخوری.»
به راستی که حقیقت بردباری آن است که انسان بر نفس و اعصاب خود مسلط باشد و در برابر عوامل و اسباب خشم سر تسلیم فرود نیاورد.
6- و نیز فرمود: «الناس فی الدنیا بالمال، و فی الآخرة بالاعمال.» «مردم در دنیا به وسیله مال و ثروت - در نظر توده مردم - محترمند، و در آخرت به وسیله اعمال.» به راستی که زندگی آدمی در این دنیا در جهت مادی متمرکز است زیرا که در ساختن شخصیت فردی و اجتماعی - در نظر مردم - مادیات عنصر مهم و اصلی شمرده می‌شوند. اما حیات انسان در عالم آخرت براساس عمل نیک و یا بد اوست که در دنیا انجام داده است، پس اگر عمل نیک انجام داده باشد، در بهشت برین جای می‌گیرد، و اگر مرتکب عمل بد شده باشد، جایگاهش آتش دوزخ خواهد بود، و دوزخ چه بد جایگاه و سرانجامی است!
7- امام علیه‌السلام فرمود: «من رضی عن نفسه کثر الساخطون علیه...» «هر کس خودپسند باشد، مخالفان و افراد خشمگین از او زیاد خواهند بود.» البته هر کس که جلوی سرکشی نفس را نگیرد، و به خواسته‌ها و تمایلات ناروای دل خوش دارد، در حقیقت خویشتن را در معرض خشم و نارضایتی مردم قرار داده است.
8- امام علیه‌السلام فرمود:«تریک المقادیر ما لا یخطر ببالک.» «مقدرات تو، چیزهایی را بر تو بنمایاند که هرگز بر دلت خطور نکرده بود.» به راستی مقدرات الهی که بر بندگان و دیگر مخلوقات جاری می‌شود، در این دنیا شگفتیها و عجایبی را به انسان می‌نمایاند که هرگز فکرش را نکرده بود.
9- و فرمود: «شرالرزیة سوء الخلق.» «بدترین بلایا بدخلقی است.» به راستی که بزرگترین مصائب بدخلقی است زیرا که انسان را گرفتار شر عظیمی می‌کند و شداید و مشکلات زیادی برای آدمی می‌آفریند.
10- امام علیه‌السلام فرمود: «الغنی قلة تمنیک، والرضی بما یکفیک، والفقر شره النفس، و شدة القنوط، والمذلة اتباع الیسیر، والنظر فی الحقیر.» «بی‌نیازی عبارت است از کم کردن آرزو، و رضایت به مقدار کفایت، و نیازمندی به آزمندی نفس و ناامیدی زیاد است. و ذلت و خواری به دنبال اندک رفتن و توجه به چیزهای بی‌ارزش و ناچیز است.» این سخن امام علیه‌السلام مشتمل است بر تعریف چند چیز به شرح ذیل:الف - بی‌نیازی، در نظر امام علیه‌السلام به فراوانی پول نیست بلکه به کمی آرزوست و یا خشنودی به مقداری که انسان را کفایت کند.
ب - نیازمندی، به کمی ثروت و پول نیست، بلکه به حرص و آز نفس و ناامیدی زیاد است.
ج - ذلت و پستی، به پیروی و دنبال اندک رفتن و توجه به امور ناچیز و بی‌توجهی به چیزهایی است که باعث کرامت انسانی است.
11- از امام علیه‌السلام درباره حزم نفس پرسیدند، فرمود: «هو ان تنظر فرصتک و تعاجل ما امکنک» «حزم و دوراندیشی آن است که فرصت را غنیمت شمری و هرچه زودتر از فرصت ممکن استفاده کنی.»به راستی که نهایت دوراندیشی این است که شخص فرصتی را که از دستش می‌رود غنیمت بشمرد و بدون استفاده آن را از دست ندهد.
12- امام علیه‌السلام فرمود: «راکب الحرون - و هو الفرس الذی لاینقاد - أسیر نفسه»
«آدم لجوج و کله شق مانند سوار بر اسب سرکشی است که نمی‌تواند جلو نفس سرکشش را بگیرد.» مقصود امام علیه‌السلام آن است که کسی که به خاطر لجاجت راههای پرپیچ و خم را می‌پیماید، او اسیر هوای نفس خویش است که او را در گرداب ژرفی افکنده است.
13- امام هادی علیه‌السلام فرمود: «الجاهل أسیر لسانه» «آدم نادان اسیر زبانش است.»
بدون هیچ تردیدی شخص نادان اسیر مشکلات و مصائبی است که از زبانش بیرون می‌آید.
14- امام علیه‌السلام فرمود: «المراء یفسد الصداقة القدیمة، یحلل العقد العقدة الوثیقة وأقل ما فیه ان تکون المغالبة، والمغالبة أس أسباب القطیعة.» «جدال، دوستی دیرینه را از بین می‌برد، و پیمانهای محکم را می‌گسلد و کمترین پیامد آن کشمکش و نزاع است و نزاع وسیله عمده جدایی و بریدن از یکدیگر است. مراء: یعنی مجادله، و آن چیزی است که موجب از هم گسستن رشته دوستی و قطع محبت و ایجاد بغض و کینه می‌شود.»
15- امام هادی علیه‌السلام فرمود: «العتاب مفتاح التعالی، والعتاب خیر من الحقد.» «نکوهش و خرده‌گیری کلید ترقی است، و نکوهش بهتر از کینه و به دل گرفتن است.» بدون تردید، نکوهش - انتقاد سازنده - وسیله مطمئنی است برای ترقی و کلیدی است برای شناخت بدیها، و با این همه بهتر است از کینه‌ای که انسان نسبت به برادر دینیش بر دل بگیرد.
16- یکی از یارانش در تعریف و تمجید از امام علیه‌السلام بسیار سخن گفت و ثناگویی کرد، امام فرمود:«ان کثرة الملق یهجم علی الفطنة، فاذا حللت من أخیک محل الثقة فاعدل عن الملق الی حسن النیة.» «همانا چاپلوسی زیاد باعث زدودن هوش می‌گردد، پس هرگاه به برادرت اطمینان زیادی داری به جای چاپلوسی و تملق، خوشبین باش.»
به راستی اسلام، تملق گویی را دوست ندارد، زیرا که تملق از ضعف شخصیت برمی‌خیزد و از شخص مسلمان می‌خواهد که به فرومایگی و ذلت نگراید، بلکه در تمام مراحل زندگیش با عزت و بزرگوار باشد.
17- امام علیه‌السلام فرمود: «المصیبة للصابر واحدة، وللجازع أثنان.» «مصیبت شخص بردبار و صابر یکی است و مصیبت شخص کم صبر و جزع کننده دوتاست.» به راستی که انسان وقتی دچار مصیبتی می‌شود و در عین حال صابر و بردبار است یک مصیبت دارد، اما وقتی که بی‌تابی کند به دو مصیبت گرفتار آمده است: یکی مصیبت اولی و دیگری مصیبت بی‌تابی او.
18- امام علیه‌السلام فرمود: «الحسد ماحق الحسنات، والزهو جالب المقت.» «حسد، نیکیها را از بین می‌برد و خودستایی باعث کدورت و دشمنی می‌گردد.» به راستی امام علیه‌السلام به خاطر آلوده نشده به گناه انسان را از حسد برحذر داشته است. اخبار فراوانی وجود دارد که حسد، همچون آتشی که هیزم خشک را می‌خورد، نیکیها را می‌خورد. همچنین از خودستایی یعنی خودبزرگ بینی و فخرفروشی برحذر داشته است چون باعث خشم و دشمنی دیگران می‌گردد.
19- امام علیه‌السلام فرمود:«العجب صارف عن طلب العلم، وداع الی التخمط فی الجهل.» «خودپسندی مانع از کسب دانش است و آدمی را در حال نادانی به خودبزرگ بینی می‌خواند.»
البته خودپسندی انسان را از کسب دانش و تهذیب نفس باز می‌دارد و او را در منجلاب نادانی غرق می‌کند.
20- امام علیه السلام فرمود: «البخل اذم الأخلاق، والطمع سجیة سیئة...» «بخل پست‌ترین خویها و طمع خصلت نکوهیده‌ای است.» امام علیه‌السلام از بخل به خاطر آن که بدترین و پست‌ترین خویهاست برحذر داشته است همان طوری که از طمع به دلیل آن که از صفات بد و نکوهیده است زنهار داده، چون طمع انسان را دچار مشکلات و رنجهای بسیاری می‌سازد.
21- امام علیه‌السلام فرمود: «مخالطة الاشرار تدل علی شر من یخالطهم.» «معاشرت با بدان دلیل بر بدی کسی است که با آنان معاشرت دارد.» تردیدی نیست که معاشرت و رفاقت با بدان دلیل بر بدی و شرارت کسی است که با آنان مربوط است، زیرا که اگر وی شخص با شرافتی بود و رفتار درستی داشت از آنها دوری می‌کرد.
22- امام علیه‌السلام می‌فرماید: «الکفر للنعم امارة البطر، و سبب للتغییر.» «کفران ان نعمتها نشانه ناسپاسی و نارضایتی و باعث از دست رفتن آنهاست.» بدون تردید کسی که کفران و ناسپاسی نعمت کند، او شخص نمک نشناس و ناسپاسی است و از فرمان و اطاعت نعمت دهنده بیرون رفته است، همان طوری که ناسپاسی باعث دگرگونی و از دست رفتن نعمت است.
23- امام علیه‌السلام فرمود: «اللجاجة مسلبة للسلامة، و مؤدیة للندامة.» «لجاجت، تندرستی و سلامتی را از انسان می‌گیرد و باعث پشیمانی می‌شود.» امام هادی علیه‌السلام از لجاجت یعنی پافشاری در کاری را که مصلحت تأمل و شتاب نداشتن بوده است منع فرموده از آن رو که سلامتی را از میان می‌برد و به پشیمانی می‌انجامد. در حدیث آمده است که لجبازی فکر و اندیشه را از آدم می‌گیرد.
24- امام علیه‌السلام فرمود: «الهزء فکاهة السفهاء و صناعة الجهال.» «مسخره کردن دیگران، خوش منشی نادانان و صفت بی‌خردان است.» به راستی دست انداختن و سبک شمردن مردم تنها سرمایه نادانان و فرومایگی بی‌خردانی است که جز ریشخند کردن خلق خدا کار دیگری ندارند.
25- امام علیه‌السلام فرمود: «العقوق یعقب القلة، و یؤدی الی الذلة.» «عاق والدین شدن، باعث کمی اولاد شده و به ذلت و خواری می‌انجامد.» نافرمانی از پدر و نیکی نکردن به او، چندین برابر گناهان دیگر کیفر دارد، از جمله کمبود نسل و فراگیری ذلت و خواری میان فامیل و اعضای خانواده می‌شود.
26- امام علیه‌السلام فرمود:
«السهر الذللمنام، والجوع یزید فی طیب الطعام.» «کم خوابیدن، خواب را لذت بخش‌تر می‌سازد و گرسنگی باعث فزونی لذت غذا می‌شود.» به راستی وقتی که انسان شب را به بیداری بگذراند، خواب لذت بخشتر از هر چیزی برای او خواهد بود، همان طوری که گرسنگی باعث فزونی در خوشی و لذت خوراک می‌گردد، هر چند غذای نامطبوعی باشد.
27- امام علیه‌السلام به یکی از اصحابش فرمود:«اذکر مصرعک بین یدی اهلک حیث لاطبیب یمنعک، و لاحبیب ینفعک.» «از وقتی یاد کن که در مقابل اعضای خانواده در بستر افتاده‌ای و نه پزشکی می‌تواند جلو مردن تو را بگیرد و نه دوستی می‌تواند به تو سودی برساند.»
در این سخنان، امام علیه‌السلام انسان را به اصلاح و استوار سازی خویشتن و مغرور نگشتن دعوت فرموده است زیرا اگر انسان پایان کار زندگی خود را به خاطر آورد، دیگر سرکشی نمی‌کند و به حق دیگری تجاوز نمی‌کند.
28- امام علیه‌السلام فرمود: «اذکر حسرات التفریط بأخذ تقدیم الحزم.» «با رعایت احتیاط و دوراندیشی، افسوسهای کوتاهی و تقصیر را به خاطر داشته باش.» امام علیه‌السلام به وسیله این کلام نورانی ما را به دوراندیشی و اجتناب از کوتاهی و تقصیر دعوت فرموده است زیرا که افسوس و تباهی را برای انسان در پی دارد.
29- امام علیه‌السلام فرمود:«ما استراح ذوالحرص والحکمة.» «دو کس نیاسود: یکی حریص و دیگری طالب حکمت.» این سخن امام علیه‌السلام بر واقعیت حریص و طالب حکمت ناظر است که شخص حریص به خاطر فزونی حالات و زیاده طلبیش در رنج و زحمت است و طالب حکمت نیز به خاطر افزایش معارف و معلومات، خود را به زحمت وا می‌دارد.
30- امام علیه‌السلام فرمود:«لانجع فی الطبایع الفاسدة.» [1] . «هیچ چیز در سرشتهای فاسد اثر نمی‌کند.» به راستی بیشتر کسانی که دارای طبیعتهای فاسد و در راه و رفتار خود منحرفند نه دارویی در آنها مؤثر است و نه معالجه فایده‌ای دارد، و نه نصیحت و راهنمایی به حالشان سودمند است.
31- امام علیه‌السلام فرمود: «من لم یحسن أن یمنع لم یحسن أن یعطی.» «کسی که ممانعت از (بدی) را نیکو نداند، بخشش به خود را نیز نیک نشمارد.»
به راستی کسی که استقلال فکری و اجتماعی ندارد، همان طوری که ممانعت از کار بد را نیک نمی‌داند، همان طور عطا و بخشش را نیز خوب نمی‌پندارد.
32- امام علیه‌السلام فرمود: «شر من الشر جالبه، و أهول من الهول راکبه.» «بدتر از بد کسی است که باعث بدی شود و بیمناک‌تر از بیم، مرتکب آن است.» البته کسی که بدی را برای خود و یا جامعه خود، به وجود آورد، او بدتر از خود آن بدی و پلیدتر از آن است، و همچنین هر کس کارهای خطرناک را مرتکب کشود او خود از خطر خطرناکتر است.
33- امام علیه‌السلام فرمود: «ایاک والحسد فانه یبین فیک، ولایعمل فی عدوک.» «از حسد دوری کن که حسد در خود تو کارگر می‌افتد و در دشمنت هیچ تأثیری ندارد.»
تردیدی نیست که حسد، قلب حاسد را تباه می‌سازد و آثاری تلخ در آن می‌گذارد، در حالی که هیچ اثری در شخصی که حسد برده شده است نمی‌گذارد.
34- امام علیه‌السلام فرمود: «اذا کان زمان العدل فیه اغلب من الجور فحرام أن یظن باحد سوءا حتی یعلم ذلک منه، و اذا کان زمان الجور اغلب فیه من العدل فلیس لأحد أن یظن بأحد خیرا ما لم یعلم ذلک منه.» «در روزگاری که عدالت بیش از ظلم و ستم باشد، در آن روزگار حرام است که به کسی تابدیش ثابت نشده است بدگمان باشیم و در روزگاری که ظلم و ستم بیش از عدل و داد باشد، تا بر کسی ثابت نشود، نباید به کسی خوشبین باشد.» به راستی اگر در روزگاری عدالت اجتماعی گسترش یافته و حق و حقیقت همه جا را فراگرفته باشد، کسی حق ندارد نسبت به کسی بدبین باشد و اما اگر ظلم و ستم همه جا سایه گسترده و فراگیر است، دیگر خوش بینی به هر کسی بی‌مورد است مگر این که خوبی او مسلم باشد.
35- امام هادی علیه‌السلام به متوکل فرمود: «لاتطلب الصفاء ممن کدرت علیه، و لا الوفاء ممن غدرت به، و لا النصح ممن صرفت سوء ظنک الیه، فانما قلب غیرک لک کقلبک له.»
«از کسی که دلت نسبت به او تیره است انتظار صفای قلب نداشته باش و از کسی که مکر کرده‌ای و فریبش داده‌ای، وفا مجوی، و از کسی که نسبت به او بدگمانی، خیرخواهی و نصیحت مخواه، زیرا دل دیگران نسبت به تو همانند دل توست نسبت به آنها.» این سخن امام، از بهترین سخنان درر بار امام است که متوکل را برحذر داشته است از این که صفا و وفا و خیرخواهی از کسانی که با ظلم و جور و مکر و حیله خود زندگی را بر آنها تیره و تار کرده و یا به ایشان بدگمان است، نباید انتظار داشته باشد زیرا که همه آنان از دشمنان و بدخواهان او هستند.
36- امام علیه‌السلام فرمود:«ابقوا النعم بحسن مجاورتها، والتمسوا الزیادة فیها بالشکر علیها، واعلموا أن النفس أقبل شی‌ء لما اعطیت، وامنع شی‌ء لما منعت فاحملوها علی مطیة لاتبطی‌ء.» «با نیکو داشتن و قدردانی، نعمتها را پایدار و با سپاسگزاری آنها را افزون نمایید و بدانید که نفس آدمی از هر چیزی به آن چه می‌دهندش پذیراتر و آن چه ندهند ناپذیراتر است، پس نفس را به مرکبی سوار کنید که کندی و سستی نپذیرد.» امام علیه‌السلام، احسان به مردم را عامل پایداری و بقای نعمت خوانده است همان طوری که مردم را به شکر خدا بر نعمتهایش فراخوانده است بدان جهت که باعث فزونی نعمت است، طبیعی است که شکرگزاری تنها به وسیله احسان و نیکی به مستمندان و ضعیفان امکان‌پذیر است و بس. و سخنان دیگر امام، مشتمل بر ضرورت تربیت نفس و تسلط بر آن است که مبادا لجام نفس را رها سازد، زیرا که نفس اگر مهذب نگردد آدمی را در بیابانی دوردست می‌اندازد و آرام نمی‌گیرد.
37- فرمود: «الجهل والبخل اذم الاخلاق.» «نادانی و بخل بدترین خصلتهای آدمیانند.»
تردیدی نیست که نادانی و بخل از بدترین خصلتهایند و باعث دوری انسان از پروردگار خود می‌شوند و کسی که دارای این دو خصلت است زندگی او زندگی چهارپایان است.
38- امام علیه‌السلام فرمود: «حسن الصورة جمال ظاهر، و حسن العقل جمال باطن.»
«زیبایی صورت زیبایی ظاهر، و عقل و خرد استوار زیبایی باطن است.» البته زیبایی صورت باعث زیبایی ظاهری انسان است اما زیبایی حقیقی آدمی در زیادتی عقل و کمال اوست.
39- امام علیه‌السلام فرمود: «ان من الغرة بالله أن یصر العبد علی المعصیة و یتمنی علی الله المغفرة.» «همانا مغرور بودن به خدا بنده را به معصیت وامی‌دارد و در حالی که از خدا انتظار آمرزش دارد.» مقصود امام آن است که نوعی از مغرور بودن، ایمن شدن از مکر خداست و آن بنده را بر ارتکاب گناهان پایدار می‌سازد و از سویی طلب آمرزش از خدا را دارد زیرا مغفرت و آمرزش مخصوص کسانی است که توبه نصوح کنند و از گناهان و معاصی که مرتکب شده‌اند پشیمان گردند.
40- امام علیه‌السلام فرمود:«لو سلک الناس وادیا وسیعا لسلکت وادی رجل عبدالله وحده خالصا.» «اگر همه مردم بیابان پهناوری را بپیمایند، من راه آن مردی را خواهم پیمود که به تنهایی خالصانه خدا را عبادت می‌کند.» البته امری طبیعی است نسبت به مقام هدایت و روش امام علیه‌السلام که راه کسی را بپیماید که خدا می‌پسندد هر چند که تمام مردم از آن دوری گزینند و راهی پهناورتر از آن را بپیمایند.
41- امام هادی علیه‌السلام فرمود: «والغضب علی من تملک لؤم.» «خشم گرفتن نسبت به کسی که اختیار او در دست توست، ناپسند و نکوهیده است.»
42- امام علیه‌السلام فرمود: «الشاکر أسعد بالشکر منه بالنعمة التی اوجبت الشکر، لأن النعم متاع والشکر نعم.» «کسی که پاس نعمت می‌دارد، آمادگی بیشتری دارد تا به وسیله آن پاس داشتن نعمت، به نعمت (بیشتری برسد) که باعث سپاسگزاری گردد، زیرا نعمتها کالاهایی هستند و سپاسگزاری خود نعمتهای دیگری می‌باشند.»
43- امام علیه‌السلام فرمود: «ان الله جعل الدنیا دار بلوی، والاخرة دار عقبی، و جعل بلوی الدنیا لثواب الاخرة سببا، و ثواب الاخرة من بلوی الدنیا عوضا.» «همانا خداوند دنیا را سرای آفت و گرفتاری و آخرت را سرای جاودانه قرار داده و گرفتاری دنیا را باعث اجر و مزد آخرت، و اجر اخروی را عوض گرفتاری دنیا مقرر داشته است.»
44- امام علیه‌السلام فرمود: «ان الظالم الحالم یکالم ان یغطی علی ظلمه بحلمه، و ان المحق السفیه یکاد أن یطفی، نور حقه بسفهه.» «همانا ستمگر بردبار ممکن است بردباریش باعث پوشاندن ظلم و ستمش گردد اما نابود و هلاکت نادان ممکن است نور حقیقت را به وسیله نادانیش خاموش سازد.»
45- امام علیه‌السلام فرمود: «من جمع لک و ده فاجمع له طاعتک.» «هر که دوست همه جانبه تو باشد، تو نیز از او اطاعت همه جانبه کن.»
46- امام علیه‌السلام فرمود: «من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره.» «هر که قدر و ارزش خود را نداند، از شر او آسوده مباش.»
47- فرمود: «الدنیا سوق ربح فیها قوم، و خسر فیها آخرون.» «دنیا بازاری است که مردمانی از آن سود می‌برند و گروهی زیان.»
48- امام علیه‌السلام فرمود: «اذکر مصرعک بین یدی أهلک، و لا طبیب یمنعک و لا حبیب ینفعک...» [2] . در این جا سخن از حکمتها و سخنان دلاویز امام علیه‌السلام پایان می‌گیرد و این سخنان از اندیشه والای انسانی حکایت می‌کند.[3] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1)
این حدیث شریف در بعضی از کتابهای معتبر چنین آمده است «الحکمة لاتنجع فی الطباع الفاسدة» یعنی: حکمت در طبیعتهای فاسد بی‌اثر است - م.
[2] این حدیث در شماره (27) قبلا گذشت - با تفاوت یک کلمه «حیث» که در اکثر مآخذ این کلمه نیامده است - م.
[3] الدرالنظیم، الاتحاف بحب الاشراف، بحارالانوار، امالی شیخ طوسی، اعیان الشیعه، نزهة النواظر، تحف العقول، امالی مفید، معانی الاخبار صدوق و مآثر الکبراء.
منبع: تحلیلی از زندگانی امام هادی؛ باقر شریف قرشی؛ مترجم محمدرضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا 1371.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 596
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست