responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 583

سامرا و خلفای بنی عباس

دیگر حنای دست دسیسه بازان و روایت سازانی چون کعب الاحبار و ابو هریره و... رنگی نداشت هیچ کس حاضر نبود صدای به اصطلاح اسلام را از شام و از کاخ سبز معاویه بشنود.
فرات فریادی را که عاشورا در فرهنگ مسلمانان جاری کرد می رفت که قصر قیصر شام را که یزید و یزیدیان بر آن لمیده بودند بر سرشان آوارکند و شیهه ی شهامتی را که اسب سفید شهادت طلبی، از صحرای کربلا، در تاریخ طنین انداخته بود، گوشهای سنگین، حتی ناشنوایان را نیز به خوبی تمام تکان داد، و همگان را در تأمل و تکاپو، که چه باید کرد؟ و چگونه باید اسلام و مسلمانان را از دست بنی امیه نجات داد؟
تیری که سید الشهداء علیه السلام از کمان کربلا رها ساخت، درست به قلب سقیفه نشست و هر دو چشم مکار معاویه ها را کور ساخت و تمام تور و تله های تزویر و تحریف را از کار انداخت.
پس از عاشورای بزرگ، عاشورا پشت سر عاشورا و کربلا در کنار کربلاها یکی پس از دیگری قد علم می کرد و قصر قیصران و کاخ کسری ها را که از قرآن قبای تزویر ساخته و خود را بر دوش اسلام و مسلمانان انداخته بودند، به لرزه می انداخت.
فرزندان امام حسن علیه السلام و امام سجاد علیه السلام با قیامهای قیامت گونه ی خویش روز را بر یزیدیان سیاه و روزگار را بر سر ستم پرورشان تباه ساخته بودند. حماسه ی توابین و قیام مختار و عاشورای زید بن علی علیه السلام و فرزندانش و... هر کدام آذرخش خشمی بود که بر خرمن جور و جفا می افتاد و دودمان دین برانداز بنی امیه را در سراشیب زوال می انداخت، تا بالاخره بت بزرگی را که به نام خلفای اموی، دست سقیفه ساخته و کعب الاحبار ها پرداخته بودند از طاق تحریف و تزویر فروافتاد و بنی امیه، برای همیشه به زباله دان تاریخ افتاد.
اما افسوس، صد افسوس که پایان این شب سیاه، نیز سپید نبود، بلکه سیاه تر هم بود، این بار خفا شان خون آشام دیگری که نام عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را یدک می کشیدند و خود را فرزندان او می نامیدند وارد میدان شدند و کردند آنچه را که کردند و نباید می کردند. آنان تا پیروز نشده بودند دم از خاندان رسول و آل عدالت علیهم السلام می زدند و خود را وارث خون عاشوراییان و کربلاییان می نامیدند و شعار یا لثارات الحسین سر می دادند و پرچم سیاه و جامه سیاه را برای عزای شهیدان کربلا شعار خویش قرار داده بودند، پس از پیروزی حرف را دیگر و کار را بدتر کردند. حقا که این نمک ناشناسان، دست بنی امیه را در ریا کاری و دغل بازی از پشت بستند و آنچه را که از دست خصم آگین و ستمگرشان می آمد نسبت به آل علی علیهم السلام کوتاهی نکردند و امامان معصوم شیعه، آن فضیلت های مظلوم را یکی پس از دیگری در سیاهچالهای مخوف و تاریکشان زندانی کرده و با زهر کینه، مسموم و شهید کردند.
بنیان گذار حکومت عباسیان (132 - 656 ق) و نخستین خلیفه عباسی، ابوالعباس سفاح بود که انبار را که شهری در نزدیکی سامرا بود پایتخت خویش قرار داد و آن را هاشمیه نامید. [1] .
منصور دوانیقی، دومین خلیفه بنی عباس، پس از آن که دست به تأسیس شهر بغداد زد، سودای سامرا را نیز در سر داشت که آباد کند ولی نتوانست یا نخواست.
هارون الرشید پنجمین خلیفه عباسی هم نهری در سامرا جاری ساخت و آن را ابوالجند نامید و کاخی را نیز در کنارش پی افکند که در کتابها با نام قصر هارونی نام برده می شود، چنان که نهر مذکور را قاطول هارونی می نامند. [2] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) اکنون الانبار، عنوان استانی است در غرب سامرا.
(2) تاریخچه سامرا، ص 6، و نیز مأثر الکبراء، ج 1، ص 17.
منبع: گزیده سیمای سامرا سینای سه موسی؛ محمد صحتی سردرودی؛ نشر مشعر چاپ اول بهار 1388.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 583
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست