د: فعل ياد شده لازم است تام باشد، بنابراين از افعال ناقصه مانند:
كان و صار و اشباه ايندو نميتوان صيغه تعجّب را ساخت.
ه: فعل نبايد منفى باشد.
و: وصف آن فعل بر وزن افعل نيامده باشد لذا از « سود » و « عور » نميتوان صيغه تعجّب بنا نمود.
ز: فعل ياد شده نبايد مجهول باشد.
تذكّر
لازم بتذكّر است افعالى كه دائما مجهول استعمال ميشوند مانند « عنيت » از اين ضابطه مستثنا هستند.
3- اگر از فعلى كه واجد شرائط نيست بخواهند صيغه تعجّب بنا كنند قاعده
اينست كه كلمه « اشدّ » يا « اشدد » را آورده و سپس مصدر فعل مزبور را بطور منصوب بعد از لفظ اوّل
يعنى « اشدّ » و بصورت مجرور به « باء » پس از دوّم يعنى « اشدد » قرار ميدهيم مثلا در صيغه تعجّب از « استخراج » مىگوئيم:
ما اشدّ استخراجا يا اشدد باستخراج.
4- معمول ايندو بر آنها هرگز مقدّم نميشود.
5- بين ايندو و معمولشان ظرف و جار و مجرور بسيار ديده شده كه فاصله
ميشود.
تقسيم فعل به معرب و مبنى
فعل از نظر لفظ بر دو قسم است: معرب و مبنى.
1- فعل معرب: فعلى است كه بواسطه دخول عوامل بر سرش آخر آن تغيير
مىكند. و آن منحصر است در فعل مضارع.
2- فعل مبنى: فعلى است كه عوامل آخر آنرا تغيير ندهند همچون فعل ماضى.