مفعول لاجله و من اجله نيز مىگويند.
مفعول له بر دو قسم است:
الف: تحصيلى.
ب: حصولى.
مفعول له تحصيلى: آنستكه قبل از انجام فعل در خارج تحقق نداشته لذا فعل را انجام مىدهند بمنظور تحققّ بخشيدن آن مانند:
ضربت زيدا للتاديب.
مفعول له حصولى: آنستكه پيش از انجام فعل در خارج محقّق بوده و اساسا وجودش در خارج سبب براى انجام فعل شده است مانند:
قعدت عن الحرب جبنا.
حكم مفعول له
در مفعول له سه شرط معتبر است:
1- آنكه مصدر باشد.
2- آنكه از نظر فاعل با عاملش متّحد باشد.
3- آنكه از نظر زمان با عاملش متّحد باشد. مانند: ضربته تأديبا.
شاهد در « تأديبا » است كه هم مصدر بوده و هم با عاملش يعنى « ضربته » از نظر زمان و فاعل متّحد مىباشد.
لازم بتذكّر است كه هر كدام از شرائط سهگانه اگر مفقود شد مفعول له را بايد با « لام » آورد.
4- مفعول معه و حكم آن
مفعول معه: عبارتست از فضلهاى كه بعد از « واو » بمعناى « مع » ذكر شده تا