جوانمرد به دل و سينه خود قبول مىكرد و مشتاقانه مىكوشيد .
به فرموده برخى از ارباب تحقيق اين حمله شديدتر از حملات ديگر بود و مىتوان گفت نظير آن اصلا در هيچ حربى واقع نشده نه در قبل و نه در بعد و اساسا چشم روزگار همچو كارزارى نديده و گوش زمانه چنين واقعهاى نشنيده، دو سپهسالار امام عليه السّلام يعنى زهير بن قين و حبيب
بن مظاهر چنان ثابتقدم و رشادتها از خود نشان دادند و در مقابل
آن انبوه لشگر كه عدد آنها را خدا مىدانست به نحوى ايستادگى كردند كه تا بحال از هيچ
دلاور و شجاعتى ديده نشده .
بارى ياران امام عليه السّلام چنان كار
را برعمرو بن حجّاج زار كردند و بطورى برشمر و ياران كافرش سخت گرفتند كه در تصوّر نمىگنجد، عروة بن قيس و حصين بن تميم كه يكى سركرده تيراندازان
و ديگرى سردار سنگافكنان بودند با آن سپاه نامعدود هرچه كردند كه اصحاب و ياران حضرت
را از در خيمهها دور كنند و رو به خيام آورند و كار را يكطرفه نمايند ميسّر نشد .
مرحوم مفيد در ارشاد مىفرمايد :
قاتل اصحاب الحسين عليه السّلام القوم اشدّ القتال حتّى انتصف النّهار
يعنى اصحاب و ياران باوفاى امام عليه السّلام همچنان قتال و كارزار سختى
كردند تا زمانيكه روز به نيمه رسيد عمر بن سعد ملعون حكم كرد از يك طرف حصين با تيراندازان
و از طرف ديگر عمرو بن صبيح با سنگاندازان و شمر حرامزاده با پيادگان حمله آوردند، از طرفى ديگر امام عليه السّلام به حمايت اصحاب و احباب پاى در ركاب آورده شمشير آتشفشان بدست گرفت از پشت اصحاب تكبير مىگفت و حمله مىكرد، سپاه كفرآئين اسبهاى انصار الله را پى كرده و سواران را از برج زين به زير كشيدند چون شهسواران
مضمار جلادت پياده ماندند دامن پردلى بركمر
زده و آستين يلى بالا كشيدند دستههاى شمشيرهاى آتشبار به دست گرفتند و بر