responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 532

سربازان امام عليه السّلام را تيراندازان حلقه زدند، خونهاى آن دليران را مانند باران بهارى ريختند اصحاب و ياران امام عليه السّلام خسته و كوفته از حمله كوفيان به هرگوشه و كنار مى‌دويدند و پناه به سوراخ جانوران مى‌بردند مثل آنكه كبوتر از چنگ باز بهرطرف پناه برده و راه فرار نداشته باشد لاعلاج جان در اين كار گذاشتند و بسيارى از آنها شهيد شدند، ناله زار ايشان به گوش شاه تشنه‌كام رسيد امام عليه السّلام چون كار اصحاب را زار ديد پاى مبارك به حلقه ركاب گذارده به حمايت اصحاب روى به معركه نهاد

شعر

بجنبيد شاه شهادت كراى‌

بزين همچو خورشيد بگرفت جاى‌

يكى ابر گوهرفشانش به مشت‌

سپه داد بركوه پولاد پشت‌

غريو يلان سر به گردون كشيد

ز ابر بلا، لاله خون چكيد

ثمّ يكرّون كرّا لليوث من الغاب و يفترسون قطيعا من تلك الذّباب يصطرخون بالصّوت الجلّى و ينادون مددا يا على .

چون اصحاب و انصار شاه شهداء را در معركه كارزار ديدند كه به حمايت ايشان برآمده مانند اسد الله الغالب جنگ مى‌كند و سپاه كفر به روى هم مى‌ريزد قوّت گرفتند چون شير گرسنه حمله‌ور شدند، گرگان كوفه و شام را از پيش روى خيام دور كردند جمعى پروانه‌آسا در گرد شمع امام عليه السّلام مى‌گشتند، هروقت تير و يا شمشير به قصد جان امام زمان مى‌آمد ياران سينه سپر مى‌كردند تيرها به جان خود مى‌خريدند چنانچه مرحوم سيّد در لهوف مى‌فرمايد :

عمرو بن قرطه انصارى پروانه‌وار دور حضرت مى‌گشت و كان لا يأتى الحسين عليه السّلام سهم الّا تقاه بيده، يعنى تيرى به سوى حضرت نمى‌آمد مگر آنكه عمرو بن قرطه به دست خود آن تير را مى‌گرفت و نمى‌گذاشت بربدن حضرت بيايد و لا سيف الّا تلقاه بمهجته اگر شمشيرى به روى امام كشيده مى‌شد آن‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 532
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست