responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 362

بسيار بلند گفت : اى حسين آيا به آب نمى‌نگرى و نمى‌بينى كه مانند دل آسمان آبى است به خدا قسم كه قطره‌اى از آن نخواهى چشيد تا از تشنگى همگى بميريد .

دل امام عليه السّلام از اين سخن به درد آمد آهى كشيد و سر به آسمان كرد و گفت :

اللّهم اقتله عطشا و لا تغفر له ابدا .

خدايا او را تشنه از اين دنيا ببر و هرگز او را نيامرز .

تير دعاء به هدف استجابت اصابت كرد، حميد بن مسلم كه از تاريخ‌نگاران كربلاء است مى‌گويد :

بعد از واقعه كربلاء آن ولد الزّنا مبتلاء به مرضى شد كه از تشنگى به حالت مرگ افتاد، من به عيادت او رفتم ديدم پيوسته آب مى‌خورد ولى تشنگى او برطرف نمى‌شود به حدى كه شكمش مانند مشگ پر مى‌گردد بعد قى مى‌كند دوباره تشنه مى‌شود و باز مى‌خورد تا حدى كه شكمش همچون مشگ پر مى‌شود و بدنبال آن آب را قى مى‌كند حال آن بدعاقبت بهمين منوال بود تا روح نحسش از كالبد ننگينش بيرون رفت و به اسفل السافلين جاى گرفت بهرحال وقتى كار عطش در خيام امام عليه السّلام و اصحاب سخت شد، اطفال و بانوان اظهار عجز و لابه كردند حضرت تبرى بدست مبارك گرفتند از آن سوى خيمه اهل بيت عصمت و طهارت نوزده گام از طرف قبله فرارفته سپس تبر را برزمين زده چشمه آبى صاف و شيرين و گوارا بجوشيد، امام عليه السّلام و اهل بيت و اصحاب جملگى بنوشيدند و ظروف و مشگها را نيز پر آب كردند و پس از آن چشمه ناپديد شد و ديگر كسى آن را نديد جاسوسان اين خبر را به ابن زياد ناپاك رساندند وى نامه‌اى به عمر بن سعد ملعون نوشت و در آن بيان كرد كه شنيدم حسين چاه مى‌كند و او و اصحابش از آب آن استفاده مى‌نمايند به رسيدن نامه او را از اين كار منع كن و بروى سخت بگير و نگذار آب بنوشند تا با لب تشنه از اين دنيا روند .

پس از رسيدن اين نامه عمر بن سعد مخذول كار را براردوى امام عليه السّلام سخت‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست