responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 316

طرمّاح پيش آمد، عرض كرد : اى يادگار رسول خدا من اين راهها را نيكو مى‌دانم و غير اين جاده راهى ديگر بلد هستم .

حضرت فرمودند : پيش برو تا ما از عقب بيائيم .

طرماح پيش افتاد و قافله غمزده از عقب با دلهاى وحشت‌زده و حالى افسرده مى‌رفتند .

ابو مخنف مى‌نويسد : اردوى كيوان شكوه حضرت به راهنمائى طرماح بيابان و صحراء را طى مى‌كردند تا به عذيب الهجانات رسيدند و در اين منزل بود كه چهار تن از انصار و ياوران امام عليه السّلام به اردوى همايونى ملحق شدند و آنها عبارت بودند از :

هلال بن نافع مرادى، عمرو الصيداوى، سعيد بن ابى ذر غفارى، عبيد اللاهّ لمذحجى و چند نفر ديگر در منازل قبل يا احيانا بعد به حضرت پيوستند مانند :

حبيب بن مظاهر اسدى، مسلم بن عوسجه و عابس بن سبيب شاكرى و امثال اينها

و قبلا گفتيم وقتى چهار تن يادشده خواستند به امام عليه السّلام بپيوندند حرّ مانع شد ولى با پرخاش و درشتى امام عليه السّلام مواجه شد و بناچار دست از آنها برداشت .

بارى وقتى اين چهار نفر وارد اردوى امام عليه السّلام شدند حضرت و صحابه آنها را استقبال كرده و با احترام ايشان را وارد اردو نمودند حضرت پس از گفتن خوش آمد و مرحبا نمودن فرمودند : ما ورائكم بالكوفة ياران از كوفه چه خبر داريد؟

عرض كردند : بزرگان كوفه گرفتار حبّ دنيا و مال شده ولى ضعفا و فقراء آنها دلهايشان با شما است و شمشيرهايشان به نفع دشمن كار مى‌كند .

حضرت فرمودند از قيس بن مسهر صيداوى چه خبر داريد؟ نامه مرا رسانيد يا نه؟ عرض كردند : قربان گماشتگان حصين بن نمير او را گرفتند و كتف‌بسته وى را

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست