responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 317

به حضور پسر مرجانه بردند و او ابتداء فرمان داد آن مظلوم را مثله كردند و بعد سرش را بريدند .

چون حضرت اين خبر را شنيدند اشگ در چشمانشان پر شد و سرازير گشت و اين آيه را خواندند :

و منهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر.

مرحوم سيّد بن طاووس در لهوف مى‌نويسد :

در منزل عذيب الهجانات نامه‌اى از ابن زياد به حرّ رسيد و او را در آن ملامت و سرزنش كرده بود كه چرا با احترام با حسين بن على عليهما السّلام سلوك مى‌كنى و چرا سخت‌گيرى نكردى، در صورتى كه به كوفه نمى‌آيد مگذار به جاى ديگر رود .

حرّ وقتى از مضمون نامه مطّلع شد برخود پيچيد، صبر كرد تا وقتى كه حضرت خواست از عذيب الهجانات حركت كند حضرت را از حركت ممانعت نمود .

امام عليه السّلام فرمودند : آيا به ما نگفتى ما از بيراهه هرجا كه خواهيم برويم، اكنون چرا مانع مى‌شوى؟

حرّ عرض كرد : چنين بود كه مى‌فرمائيد ولى از ابن زياد به تازگى نامه‌اى رسيده و طى آن من را مأمور ساخته تا كار را برشما سخت بگيرم نگذارم به هيچ‌جا تشريف ببريد .

حضرت فرمودند : لا حول و لا قوّة الّا باللّه، سپس در همان‌جا مجلسى ترتيب داده و خطبه‌اى خواندند مشتمل برحمد خدا و نعت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و سپس رو به اصحاب كردند و فرمودند :

قد نزل من الامر ما قد ترون امر من و كار من به اينجا رسيده كه مى‌بينيد گويا دنيا از ما برگشته و مردم زمانه جملگى از حق دست كشيده‌اند، ابواب بلاها باز شده و راههاى عافيت و امنيّت به روى ما بسته گرديده است ولى با اين همه دل من‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست