responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 289

موضوع تجديد نظر مى‌كنيم. فاطمه گفت: «همين حرف مرا بس است! اى مردم! شما را به خدا سوگند مى‌دهم! آيا شنيديد كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم مى‌فرمود: «همانا كه دخترم سرور زنان اهل بهشت است»؟ گفتند: آرى! ما اين سخن را از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم شنيده‌ايم. فاطمه عليها السّلام گفت: «آيا سرور زنان اهل بهشت ادعاى بى‌اساس مى‌كند و چيزى را كه مال او نيست مى‌گيرد؟ آيا اگر چهار نفر عليه من به فحشايى گواهى دهند يا دو نفر عليه من به سرقتى شهادت دهند آيا شما باور مى‌كرديد»؟! ابو بكر خاموش شد، اما عمر گفت: آرى! بر تو حدّ جارى مى‌كرديم! فاطمه گفت:

«دروغ گفتى و خود را خوار كردى! مگر اقرار كنى كه مسلمان نيستى، كسى كه عليه سرور زنان اهل بهشت، شهادتى را روا مى‌داند يا بر او حدّ جارى مى‌كند ملعون است و كافر به آنچه خداوند بر محمّد صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم نازل فرموده است. زيرا كسانى را كه «خداوند از آنان پليدى و ناپاكى را زدوده و پاك و پاكيزه‌شان ساخته»، شهادت عليه آنان روا نيست، چرا كه آنان از هر بدى مصون و معصومند و از هر پليدى پاكيزه‌اند.

اى عمر! به من بگو چه كسانى مصداق آيه تطهيراند؟ آيا اگر گروهى عليه آنان شهادتى دهند يا عليه يكى از آنان گواهى به شرك و كفر يا پليدى دادند، بر مسلمانان است كه از آنان بيزارى جويند و حدّشان زنند؟» عمر گفت: آرى! آنان و مردم در اين مورد يكسانند! فاطمه گفت: «دروغ گفتى و كفر ورزيدى! آنان و مردم در اين مورد يكسان نيستند، زيرا خداوند مصونيّت‌شان بخشيده و آيه عصمت و طهارت آنان را نازل كرده و از آنان پليدى را زدوده است، لذا هر كس گواهى عليه آنان را تصديق كند، خداوند و رسولش را تكذيب كرده است». ابو بكر گفت: اى عمر! تو را سوگند مى‌دهم كه خاموش شوى.

شب آن روز؛ دوتايى دنبال «خالد بن وليد» [1] فرستادند و به وى گفتند: «به خاطر


[1]خالد بن وليد مخزومى (م 21 ه) پسر خاله عمر، عنصر نفوذى جاهليت براى تحريف و تخريب نهضت اسلام، فرمانده گارد ضربتى كودتا، مرد شماره 2 در آتش زدن كانون توحيد؛ خانه على عليه السّلام و فاطمه عليها السّلام. همو بود كه امام على عليه السّلام را به يارى اوباش به بند كشيد و به بيعت با ابو بكر كشاند. عامل اجراى ترور نافرجام امام على عليه السّلام. در پى كودتا ميان او و عمر بر سر قدرت اختلافى پنهان حاصل شد كه پس از مرگ ابو بكر خود را نشان داد، به همين دليل عمر او را از استاندارى شام بركنار كرد و ابو عبيده را به جاى او گماشت. ن. ك: يعقوبى/ تاريخ 2/ 61، 139- 140.

نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 289
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست