responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 847

وجود ذات، مبدأ و تلبس ذات به مبدأ است، و اين همان چيزى است كه معناى مشتق به ذهن تبادر مى كند.

نكته:

كسانى كه مشتق را مركب مى دانند سه گروه هستند:

1. مشهور قدماى اصولى معتقدند مشتق از سه جزء تركيب يافته است: ذات; مبدأ; نسبت بين ذات و مبدأ)1

2. برخى ديگر آن را از دو جزء مركب مى دانند، كه آنها خود به دو گروه تقسيم مى شوند:

أ) كسانى كه آن را از مبدأ و نسبت مركب مى دانند.

ب) كسانى كه آن را از ذات و مبدأ مركب مى دانند[2]

نيز ر.ك: نظريه بساطت مشتق.


[1]فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 3، ص 62

[2]مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 188

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 74.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 1، 2، ص 103.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص 319.

رشاد، محمد، اصول فقه، ج 1، ص 63.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 264.

نظريه تعهد

قولى در حقيقت وضع، مبنى بر تعهد و التزام نفسانى دانستن آن

نظريه تعهد يا التزام نفسانى، از نظرياتى است كه درباره حقيقت و ماهيت وضع الفاظ ارائه شده است.

گروهى مانند مرحوم «محقق خويى» معتقدند وضع لفظ براى معنا، بر اساس تعهد و التزام نفسانى است; به اين بيان كه شخص پيش خود متعهد مى شود كه هر گاه بخواهد معنايى را به كمك لفظ به ديگرى تفهيم نمايد، اين لفظ خاص را به كار گيرد، نه الفاظ و عبارات ديگر را; براى مثال، شخص براى گزينش نامى براى نوزادش تعهد مى كند هر وقت بخواهد فرزندش را با لفظ معرفى كند، مثلاً به نام «حسين» او را صدا كند و مقصود خود را به شنونده تفهيم نمايد.

نيز ر.ك: نظريه اعتبار.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 1، ص 251.

فاضل لنكرانى، محمد، مباحث اصولى، ص 214.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 44.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 34.

نظريه تغايرطلب و اراده

نظريه اى در نسبت ميان طلب و اراده

نظريه تغاير طلب و اراده، به اين معنا است كه «طلب» و «اراده» نه از نظر مفهوم و نه از نظر مصداق، با هم اتحاد ندارند. مرحوم «آخوند خراسانى» مى گويد: علماى اماميه به استثناى برخى و معتزله معتقدند طلب و اراده، براى يك معنا وضع شده است، اما اشاعره و برخى از اماميه گمان كرده اند لفظ «طلب» براى يك معنا و كلمه «اراده» براى معناى ديگرى وضع شده است. وى منشأ اين اختلاف را، اختلاف ميان اشاعره و معتزله در پذيرش «كلام نفسى» مى داند; به اين بيان كه:

درباره اطلاق صفت متكلم بر خداوند متعال تقريباً اختلافى وجود ندارد، اما در چگونگى آن اختلاف است; اشاعره معتقدند صفت تكلم از صفات ذات و قديم است، و نيز بر اين باورند كه صفتى غير از «اراده»، «علم» و ساير صفات، به نام «كلام نفسى» در خداوند وجود دارد كه از نوع كلام لفظى نيست. آنها سپس دايره كلام نفسى را به كلام انسان نيز سرايت داده اند.

اما معتزله معتقدند تكلم از صفات ذات نيست، بلكه از صفات فعل خداوند به شمار مى آيد و معناى متكلم بودن خداوند اين است كه در يك موجود، صدا بيافريند.

مرحوم «آخوند» بين مسئله كلام نفسى و طلب و اراده رابطه برقرار كرده است; به اين بيان كه، هر كس به كلام نفسى معتقد است بايد طلب و اراده را مغاير هم ديگر بداند، و هر كس به اتحاد طلب و اراده اعتقاد داشته باشد بايد كلام نفسى را نفى كند.

وى سپس مى گويد: حق اين است كه «طلب» و «اراده» دو لفظ مى باشد كه موضوع له آنها يكى است. اين وحدت در همه مراحل و مراتب وجود دارد; يعنى آن دو هم در عالم مفهوم معناى واحدى دارند و هم در وجود خارجى و حقيقى و هم در وجود انشايى، و اختلاف اشاعره و معتزله، اختلاف لفظى است نه حقيقى، زيرا اختلاف طلب و اراده فقط در مقام انصراف است; يعنى وقتى كلمه «اراده» اطلاق مى شود، ذهن به وجود حقيقى آن، كه صفتى نفسانى است، انصراف پيدا مى كند، اما وقتى كلمه «طلب» اطلاق مى شود، به طلب انشايى انصراف پيدا مى كند و اختلاف در مقام انصراف، مانع از اتحاد معناى آن دو نيست.

برخى از اصوليون متأخر معتقدند هيچ ارتباطى بين بحث كلام نفسى و اتحاد طلب و اراده وجود ندارد و دو بحث مستقل و جداى از هم مى باشد; از اين رو برخى هم چون مرحوم «آيت الله بروجردى» با اين كه كلام نفسى را نمى پذيرند، طلب و اراده را مغاير با هم مى دانند[1]


[1]فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 1، ص 316

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص 423.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 85.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 27.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 847
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست