responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 30

الى غير ذلك من الامثلة .
امّا به كسر همزه در تعبير «اما... واما» به تكرار اما يعنى يا اين و يا آن در تفسير آيه «اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» گويد:
«وصف خداى تعالى كردن به نور بر حقيقت روا نباشد؛ بر سبيل توسع و مجاز روا بود على احد الوجوه: اما به معنى منور [به كسر واو ]چنان كه گفتيم عدل به معنى عادل، و اما به معنى هادى، و اما على طريق المدح» (ج ۲، ص ۴۱) به اختصار.
«رمانى گفت كفر تضييع حق نعمت باشد، اما به جحود و اما آنچه جارى مجراى آن بود در عزم و جزم» (ج ۲، ص ۲۰۳).
«[قارون] گفت: رأى من آن است كه فلان زن فاجره را بياوريم و او را جعلى دهيم تا او در موسى آويزد و او را متهم كند به خود و بر و تشنيع زند كه چون اين حال برو برود، بنى اسرائيل برو خروج كنند، اما بكشند و اما بازار او شكسته شود و او را رها كنند» (ج ۴، ص ۲۲۱).
و ديگر از استعمالات نادره اين كتاب، كه در بعضى از مؤلفات قدماء نيز ديده شده، استعمال هيئت «كردمانى» است در مورد ماضى ناقص، يا ماضى شرطيه يا ماضى مطيعى در صيغه متكلم مغ الغير (به جاى «مى كردم» يا «كرديمى» كه هيئت معمولى اين صيغه است)؛ مثال:
«زيد بن ارقم گويد كه ما در عهد رسول اللّه صلى الله عليه و آله در نماز سخن گفتمانى با يكديگر و چون يكى در نماز پهلوى يكى ايستاده بودى، از او پرسيدى كه نماز چند كردى؟ او جواب دادى، و چون كسى در آمدى و سلام كردى، جواب سلام دادندى و هر كس به حاجت خود سخن گفتى و روا بودى تا اين آيه آمد كه «وَ قُومُوا لِلّهِ قانِتِينَ» سخن گفتن حرام شد» (ج ۱، ص ۴۰۹).
«سالى قحطناك آمد بر ايشان و ايشان رنجور شدند. مى گفتند كاشكى به

نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 30
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست