شد و عمارت را هم قيمت نموديم و به خود زوجهاش داديم كه نصف
قيمت را بپردازد و در راه متوفى صرف نماييم مقدارى از وجه نصف قيمت عمارت را داده
و مقدارى هم باقى است و اظهار مىدارد كه هشت يك خودم در اين عمارت باقى است و
طلبكارم در اين صورت اگر زوجه شخص متوفى بقيه وجه را ندهد وصىها مديون هستند يا
نه و ضمنا نصف عمارت و نصف گوسفندها با اثاثيه خانه به زوجه داده شده از نصف ديگر
زوجه هشت يك مىبرد يا نه.
ج
- در فرض مسأله اگر ساير ورثه غير از زوجه وصيت را امضاء كرده باشند
واجب است بهمان نحوى كه موصى معين كرده عمل نمايند و امضاء زوجه و ردّ او اثرى
ندارد و اگر ساير ورثه امضاء نكرده باشند ربع مجموع مال به زوجه مىرسد و اين در
صورتى است كه وصيت باشد و اگر به صلح اموال را منتقل نموده با شرط مذكور بايد
مطابق صلح مزبور عمل نمايند.
س 783
- شخصى وصيت نموده كه ثلث اموال او را به مصرف خاصى برسانند و ملكى
را براى اين منظور معين نموده و پس از مدتى از دنيا رفته اكنون ملكى را كه معين
نموده اگر نسبت به موقع وصيت سنجيده شود نصف تركه بوده، و اگر نسبت به حين فوت
حساب شود ثلث تركه مىباشد مستدعى است بفرماييد وظيفه چيست.
ج
- اگر وصيت بعين معينه يا مقدار كلى از مال مثلا پنجاه هزار تومان
باشد ثلث يا كمتر و بيشتر بودن نسبت به اموال حين وفات موصى سنجيده مىشود يعنى
اگر ارزش آن عين در حين وصيت بمقدار نصف تركه بود و بعد به جهت نقصان قيمت يا
زيادى آن يا بدست آمدن مال ديگرى براى موصى، ارزش آن در حين وفات موصى بقدر ثلث
تركه است تمامى آن عين ثلث است و اگر در حين وصيت ارزش آن بمقدار ثلث بود و بعد از
جهت بالا رفتن قيمت يا پائين آمدن اموال ديگر موصى يا تلف بعضى از اموال او ارزش
آن در حين وفات بمقدار نصف است