- شخصى پنج پسر و يك دختر داشته و در حيات خود سهم هر پسر را از
اموال خودش بطور مساوى به آنان رد كرده و سهم دختر را هم به او داده است و مقدارى
هم براى خودش نگاهداشته و چند نفر ريش سفيد و معتمدين قريه را جمع آورى نموده و دو
نفر از پسرهايش هم در آن مجلس بودهاند كه در كمال صحت بدن و استقامت مزاج در حضور
آن اشخاص وصيت كرده است كه من در حيات خودم سهم هر يك از فرزندانم را به آنان رد
كردم و ديگر حقى باين مقدار مالى كه براى خودم مانده ندارند و پسر بزرگ خودم را
وكيل نمودهام كه بعد از خودم اين مال را بفروش برساند و برايم حج خريدارى نمايد و
وصيتنامه هم در اين موضوع نوشته شده و جمعى هم كه در آن مجلس حضور داشتند وصيت
نامه را امضاء نمودهاند در اين صورت اين وصيتنامه صحيح است و عمل به آن جايز است
يا نه.
ج
- وصيت در ثلث تركه نافذ است و در زائد بر ثلث محتاج به امضاء ورثه
است بنا بر اين اگر اموالى را كه به فرزندانش داده به آنان بخشيده است و مبلغى كه
به مصرف حج بلدى مىرسد از ثلث بقيه اموالش بعد از آن چه بخشيده بيشتر نباشد بايد
براى او حج بلدى استيجار نمايند و الا استيجار حج ميقاتى هم كافى است.
س 781
- اگر پدر نماز و روزه و رد مظالمى وصيت كرده آيا پرداخت پول آنها به
صغير هم تعلق مىگيرد يا نه.
ج
- وصيت تا مقدار ثلث كه نافذ است از تمام مال برداشته مىشود و ما
بقى بين ورثه تقسيم مىشود چه صغير باشند و چه كبير و يا مختلط.
س 782
- شخصى در حضور دو نفر وصيت نموده كه من يك باب عمارت و چند رأس
گوسفند دارم كه نصف اينها مال زوجهام باشد و نصف ديگر را بفروش برسانيد و براى من
خرج نماييد و دو نفر را وصى خود قرار داده و در حين وصيت دو دختر او هم حضور
داشتند و وصيت پدر را امضاء كردند لذا گوسفندها فروخته