- دادن طلاق رسمى تعيين شوند و معلوم شود كه بعضى از افراد
معينه بدون رعايت شرائط، طلاق جارى مىكند و بعضى از اين افراد معينه داراى
معلومات عربى نيستند و به جزئيات لازمه طلاق وارد نيستند و ممكن است طلاق غير صحيح
جارى كنند و يا در وقت اجراء صيغه طلاق رعايت حضور عدلين را نمىكنند و يا در بعض
اوقات از طرف حاكم بلاد شوهر را مجبور مىكنند كه بايد عيالت را طلاق بدهى و هم از
او به زور وكالت مىگيرند كه عيالش را طلاق بدهند از اين قسم طلاق اگر زنى مدرك
طلاق در دست داشته باشد و براى ما اين امر مجهول باشد و ما دهنده طلاق و شهود و
عدلين در وقت اجراى صيغه طلاق را نشناسيم اين طلاق صحيح است يا نه و اين زن را بعد
از انقضاء عده مىشود بعقد كسى ديگر در آورد يا نه و تحقيق كردن از شوهر اول هم
گاهى مىشود امكان ندارد كه سؤال نماييم كه بطيب نفس عيالش را مطلقه كرده و يا روى
اجبار بوده در اين صورت تكليف ما چيست.
ج
- در فرض مذكور اگر وقوع طلاق صحيح معلوم و يا خود زن اخبار بوقوع
طلاق صحيح بدهد تا عدم صحت طلاق به واسطه اختلال بعضى از شروط صحت معلوم نشده
محمول بر صحت است و تحقيق و فحص واجب نيست و اگر معلوم شود كه مرد را مجبور يا
مكره بطلاق كردهاند يا آن كه در نزد عدلين واقع نشده طلاق باطل است.
طلاق خلع
س 692
- زنى كه شوهر خود را نخواهد و طلاق خود را در خواست كند علاوه بر
اين كه از مهريه بايد صرف نظر نمايد آيا شير بها و خسارت وارده به زوج را هم بايد
بدهد يا خير و زن ثيبه بوده خواهشمند است نظر مباركتان را مرقوم فرمائيد.
ج
- در فرض سؤال در طلاق خلع اگر زوجه مائل بطلاق باشد بايد با بذل
مال، زوج را راضى بطلاق نمايد خواه مال بيشتر از مهر المسمى باشد يا كمتر.