نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 572
بگويد كه آگاهى بر سرگذشت اصحاب كهف، و موسى و خضر، و ذو القرنين در برابر علم
بى پايان خدا مطلب مهمى نيست، چرا كه علم و دانش او از همه كائنات و جهان هستى از
گذشته و حال و آينده را در برمىگيرد.
به هر حال قرآن در نخستين آيه مورد بحث به پيامبر ص مىگويد:" بگو اگر
درياها براى نوشتن كلمات پروردگارم مركب شود، درياها پايان مىيابد پيش از آنكه
كلمات پروردگارم پايان گيرد، هر چند همانند آن را به آن اضافه كنيم" (قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي
لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا
بِمِثْلِهِ مَدَداً).
" مداد" به معنى مركب و يا ماده رنگينى كه به كمك آن مىنويسند
مىباشد، و در اصل از" مد" به معنى كشش گرفته شده است، زيرا با كشش آن
خطوط آشكار مىشود [1]"
كلمات" جمع كلمه در اصل به معنى الفاظى است كه با آن سخن گفته مىشود و يا به
تعبير ديگر لفظى است كه دلالت بر معنى دارد، اما از آنجا كه هر يك از موجودات اين
جهان دليل بر علم و قدرت پروردگار است گاهى به هر موجودى" كلمة اللَّه"
اطلاق مىشود، مخصوصا اين تعبير در مورد موجودات مهم و با عظمت بيشتر آمده است:
قرآن مجيد در مورد عيسى مسيح ع مىگويد: إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ
اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ:" عيسى كلمه خداوند بود كه آن را به مريم القا نمود" (سوره نساء-
171).
در آيه مورد بحث كلمه نيز به همين معنى است يعنى اشاره به موجودات
[1]" فخر رازى" در
معنى" مداد" علاوه بر آنچه گفته شد معنى ديگر نقل كرده و آن روغنى است
كه در چراغ مىريزند و مايه روشنايى آن است، و با دقت روشن مىشود كه هر دو به يك
ريشه بازمىگردد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 572