نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 405
رسول خدا 6 حركت
مىكرد سر حال و نيرومند بوده باشم و هيچوقت جز در آن ايام داراى دو شتر نبودم، با
خود مىگفتم فردا به بازار مىروم و لوازم سفر را خريدارى مىكنم بعدا خود را به
رسول خدا 6 مىرسانم، به بازار مىرفتم و ليكن حاجت خود را برنمىآوردم تا آنكه
به هلال بن اميه و مرارة بن ربيع برخوردم. آن دو نيز از رسول خدا 6 تخلف كرده
بودند باز هم متنبه نشدم با آن دو قرار گذاشتم كه فردا به بازار برويم، فردا به
بازار رفتيم ولى كارى صورت نداديم، خلاصه در اين مدت كار ما اين بود كه مرتب
مىگفتيم فردا حركت مىكنيم و حركت نمىكرديم تا يك وقت خبردار شديم كه رسول خدا
6 برمىگردد، آن وقت دچار ندامت و شرمسارى شديم.
پس از پايان
جنگ وقتى كه رسول خدا 6 به مدينه نزديك شد به استقبالش شتافتيم تا او را تهنيت
بگوييم كه بحمد اللَّه بسلامت برگشته، و ليكن با كمال تعجب ديديم كه جواب سلام ما
را نداد، و از ما روى گردانيد، آن گاه متوجه برادران دينى خود شده به ايشان سلام
كرديم، ايشان هم جواب ما را ندادند، اين مطلب به خانوادههاى ما رسيد، وقتى به
خانه آمديم ديديم زن و بچههاى ما نيز با ما حرف نمىزنند، به مسجد آمديم ديديم
احدى نه به ما سلام مىكند و نه همكلام مىشود، لا جرم زنان ما نزد رسول خدا 6
مشرف شده به عرض رسانيدند شنيدهايم كه شما بر شوهران ما غضب فرمودهاى! آيا وظيفه
ما هم اين هست كه از آنان كنارهگيرى كنيم؟ حضرت فرمود: نه، شما نبايد كنارهگيرى
كنيد و ليكن مواظب باشيد با شما نزديكى نكنند.
وقتى كار كعب
بن مالك و دو رفيقش به اينجا كشيد، گفتند، ديگر مدينه جاى ما نيست، زيرا نه رسول
خدا 6 با ما حرف مىزند و نه احدى از برادران و قوم و خويشان، پس بيائيد به
بالاى اين كوه رفته به دعا و زارى بپردازيم، بالآخره يا خدا از تقصيرات ما
مىگذرد، و يا آنكه همانجا از دنيا مىرويم.
اين سه نفر
از شهر بيرون شده و به بالاى كوه ذباب رفتند و در آنجا به عبادت و روزه پرداختند.
زن و فرزندانشان برايشان طعام آورده به زمين مىگذاشتند و بدون اينكه حرفى بزنند
بر مىگشتند، و اين برنامه تا مدتى طولانى ادامه داشت.
روزى كعب به
آن دو نفر ديگر گفت: رفقا! حال كه به چنين رسوايى و گرفتارى مبتلا شدهايم و خدا و
رسولش و به پيروى از رسول خدا 6 خانوادههاى ما و برادران دينيمان بر ما خشم
گرفتهاند و احدى با ما همكلام نمىشود، ما خود چرا به يكديگر خشم نگيريم، ما نيز
مسلمانيم و بايد دستور پيغمبر را پيروى نموده با يكديگر همكلام نشويم، اينك
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 405