نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 479
مىفرمود:
ميت آن كسى است كه هيچ چيز نمىداند، و مقصود از(نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ) امامى است كه به او اقتدا كند، و مقصود از(كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ
لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها) آن كسى
است كه امام خود را نشناسد[1].
مؤلف: اين
تفسير از باب تطبيق كلى بر مصداق است نه اينكه معناى نور، امام باشد چون قبلا هم
گفتيم كه مقصود از نور، هدايت به سوى قول حق و عمل صالح است و سياق آيه جز اين را نمىرساند.
سيوطى در الدر المنثور از زيد بن اسلم نقل كرده كه آيه مزبور در باره عمار بن ياسر
نازل شده[2]. و روايت
ديگرى از ابن عباس و زيد بن اسلم نقل كرده كه گفتهاند: آيه در شان عمر بن خطاب و
ابى جهل بن هشام نازل شده[3]. و حال
آنكه سياق آيه سياقى نيست كه بتوان گفت در مورد خاصى نازل شده است.
و نيز در
الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، ابن ابى الدنيا، ابن جرير، ابو الشيخ، ابن
مردويه، حاكم و بيهقى در كتاب شعب از چند طريق از ابن مسعود نقل كردهاند كه گفت
وقتى آيه(فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ
لِلْإِسْلامِ) نازل شد رسول خدا فرمود: وقتى خداوند نور را در دل كسى
بتاباند آن دل فراخ و پر ظرفيت مىشود. عرض كردند آيا براى چنين دلى علامتى هست؟
فرمود: علامتش اقبال و رو آوردن به سراى جاويد و اعراض و پرهيز از دار غرور و
آمادگى براى مرگ قبل از رسيدن آن است[4].
مؤلف: سيوطى
اين روايت را از عدهاى از مفسرين نيز نقل كرده، و ايشان آن را از جمعى از تابعين
از قبيل ابى جعفر مدائنى و فضل و حسن و عبد اللَّه بن سور از رسول خدا 6 روايت
كردهاند[5].
و در كتاب
عيون به سند خود از حمدان بن سليمان نيشابورى نقل كرده كه گفت: من از حضرت رضا 6
معناى آيه(فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ
لِلْإِسْلامِ) را پرسيدم، حضرت فرمود: معنايش اين است كه: خداوند هر كس
را كه بخواهد در دنيا به سوى ايمان و در آخرت به سوى بهشت و دار كرامت خود هدايت
كند او را براى تسليم بودن در برابر اوامر خود و وثوق و اطمينان داشتن نسبت به
ثواب و پاداشش شرح صدر مىدهد، و هر كافر و گنهكارى را كه بخواهد از بهشت و دار
كرامت خود گمراه سازد در اثر كفر و نافرمانى سينهاش