responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 476

از آنكه مقيد به قيد(عِنْدَ رَبِّهِمْ) شده است.

آرى، اولياى خدا در همين دنيا هم وعده بهشت و دار السلام را كه خداوند به آنان داده احساس مى‌كنند، يعنى دنيا هم براى آنان دار السلام است، براى اينكه اينگونه افراد كسى را جز خداوند مالك نمى‌دانند، و در نتيجه مالك چيزى نيستند تا بترسند روزى از دستشان برود و يا از فقدان و از دست دادنش اندوهگين شوند، هم چنان كه خداى تعالى در حقشان فرموده:(أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)[1] و در فكر هيچ چيزى جز پروردگار خود نيستند، و زندگى‌شان همه در خلوت با او مى‌گذرد، به همين جهت ايشان در همين دنيا هم كه هستند در دار السلام‌اند، و خداوند ولى ايشان است و آنان را در مسير زندگى به نور هدايت سير مى‌دهد، همان نورى كه از دلهايشان تابيده چشم عبرت بينشان را روشن ساخته است.

بعضى از مفسرين گفته‌اند مراد از سلام خداى تعالى و مقصود از دار السلام بهشت او است. و ليكن اين تفسير با سياق آيه سازگار نيست. و مرجع ضميرهاى جمعى كه در آيه است- بطورى كه گفته مى‌شود- كلمه قوم در(لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ) است، چون اين كلمه از كلمات ديگرى كه ممكن است مرجع باشد به ضماير مزبور نزديك‌تر است. ليكن دقت در آيه رجوع ضماير را به هدايت يافتگان مذكور در آيه قبل تاييد مى‌كند، چون آيات مورد بحث در مقام بيان احسانى است كه خدا به هدايت يافتگان مى‌كند، پس ناگزير بايد ضمايرى كه در وعده مزبور است نيز به آنان برگردد، و اگر در ميان آيات ذكرى از قوم نامبرده به ميان آمده تبعى بوده نه بالاصاله.

گفتارى در معناى هدايت الهى‌

هدايت به معنايى كه از آن مى‌فهميم در هر حال از عناوينى است كه افعال به آن متصف مى‌شود، مثلا وقتى گفته مى‌شود من فلانى را به فلان كار هدايت كردم مقصود بيان چگونگى رسيدن فلان شخص به فلان مقصود است، حال چه اينكه فلان راه رسيدن به مقصود را به او نشان داده باشى و چه اينكه دست او را گرفته و تا مقصد همراهيش كرده باشى. كه در صورت اول هدايت به معناى ارائه و نشان دادن طريق است و در صورت دوم به معناى ايصال به مطلوب.

خلاصه، آنچه كه در خارج از شخص هدايت كننده مشاهده مى‌شود افعالى از قبيل‌


[1] بدانيد كه دوستان خدا هيچ ترسى برايشان نيست و نه ايشان اندوهناك مى‌شوند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 476
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست