نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 418
دردى نمىخورد. هم
چنان كه در آيات ديگرى اين معنا را از قول كفار نقل كرده كه گفتند: اين همان
اساطير اولين است.
و بنا بر
قرائت اول معنايش اين است كه: ما آيات را به عبارات گوناگون و بيانات مختلفى گوشزد
مىكنيم براى هدفهايى كه در نظر داريم، و از آن جمله يكى اين است كه اين بدبختها
بدبختى خود را تكميل نموده تو را به اين معنا متهم كنند كه تو اين معارف و اين
آيات را نزد بعضى از اهل كتاب خوانده و از او ياد گرفتهاى.
(وَ لِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ) هدف ديگر ما اين است
كه با اين تنوع در گفتار دلهاى عدهاى ديگر را پاك نموده شرح صدرشان دهيم، هم چنان
كه در جاى ديگر اين هدف را چنين بيان نموده:(وَ
نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا
يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً)[1].
بحث
روايتى
در كافى به
سند خود از فضيل بن يسار نقل كرده كه گفت: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود:
خداى تعالى را نمىتوان وصف كرد، و چگونه وصف او ممكن است و حال آنكه خودش در كتاب
خود فرموده:(وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ) چون از اين
آيه برمىآيد كه به هيچ قدرى توصيف نمىشود مگر آنكه او از آن قدر افزون است.[2] و در الدر المنثور است كه: ابن
جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابو الشيخ و ابن مردويه از ابن عباس روايت كردهاند
كه در ذيل آيه(وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ) گفته است:
مخاطب سخن در اين آيه كفارى هستند كه به قدرت خدا ايمان نياوردهاند، و اما
مؤمنينى كه قبول كردهاند كه خدا بر هر چيزى قادر است آنان خداى را بطور صحيح و به
نحوى كه مىبايست شناخته و تقدير كردهاند. و اما كفارى كه گفتند:(ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ) آنان خداى را
نشناخته و به حق تقدير نكردند، و آنان همان يهوديها هستند كه گفتند: اى محمد آيا
خداوند به تو كتابى داده؟! فرمود آرى، گفتند: به خدا سوگند كه هرگز خداوند كتابى
از آسمان
[1] از اين قرآن آيههايى نازل مىكنيم كه براى مؤمنان شفا و
رحمت است و ستمگران را جز خسارت نمىافزايد. سوره اسراء آيه 82