نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 37
(وَ لَهُ
ما سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) سكون در ليل و نهار، به معناى وقوع
در ظرف عالم طبيعتى است كه اداره آن بدست ليل و نهار است، چون نظام عالم طبيعت
بستگى كامل به وجود نور دارد، اين نور است كه از سرچشمه خورشيد به همه زواياى جهان
ما ميتابد، و همه كرات منظومه را زير اشعه خود فرو مىگيرد، اين نور است كه از كمى
و زيادى آن و طلوع و غروب و محاذاتش با اجسام عالم و همچنين از دورى و نزديكى
اجسام به آن تحولاتى در عالم پديد مىآيد.
پس در حقيقت
مىتوان گفت شب و روز گهوارهاى است عمومى كه عناصر بسيط عالم و مواليدى كه از
تركيب آنها با يكديگر متولد مىشود همه در آن گهواره تربيت مىشوند، و در آن
گهواره است كه هر جزئى از اجزاى عالم و هر شخصى از اشخاص آن به سوى غايت خود و
هدفى كه برايش مقدر شده و به سوى تكامل روحى و جسمى سوق داده مىشود.
و همانطورى
كه محل سكونت- چه شخصى و چه عمومى- دخالت تامى در تكون و وضع زندگى ساكنينش دارد-
اگر انسانند در آن سرزمين در طلب زرق تكاپو كرده و از محصولات زراعتى و ميوههاى
آن و حيواناتى كه در آن تربيت مىيابند ارتزاق نموده و از آب آنجا مىآشامند، و از
هوايش استنشاق مىكنند، و از خود در آن محيط تاثيراتى گذاشته و از محيط تاثراتى
برداشت مىكنند و اجزاى بدنشان بر وفق مقتضيات آن محيط رشد و نمو مىكند-، همچنين
شب و روز كه به منزله مسكنى است عمومى براى اجزاى عالم، دخالت تامى در تكون عموم
موجودات متكونه در آن دارد.
انسان يكى از
همين ساكنين در ظرف ليل و نهار است كه به مشيت پروردگار از ائتلاف اجزاى بسيط و
مركبى در اين قيافه و شكلى كه مىبينيم تكون يافته است، قيافه و اندامى كه در حدوث
و بقايش از ساير موجودات ممتاز است، زيرا داراى حياتى است كه مبنى است بر شعور
فكرى، و ارادهاى كه زائيده قواى باطنى و عواطف درونى او است، قوايى كه او را به
جلب منافع و دفع مضار واداشته و به ايجاد مجتمع متشكل دعوتش مىكند، لذا مىبينيم
هر كجا از اين جنس افرادى يافت شوند آن افراد هر چه هم كم باشند، براى خود مجتمعى
تشكيل داده و براى تفاهم با يكديگر زبان مخصوصى براى خود وضع نمودهاند، و بر
پيروى سنن و قوانين و عادات و رسوم معاشراتى و معاملاتى و بر احترام آراء و عقايد
عمومى در باره حسن و قبح، عدالت و ظلم، اطاعت و معصيت، ثواب و عقاب و جزا و عفو با
يكديگر بناگذارى دارند.
[توضيحى در
مورد سميع و عليم بودن خداى سبحان]
و چون يگانه
آفريدگار شب و روز و ساكنين در آن دو، خداى سبحان است، از اين رو صحيح است گفته
شود:(وَ لَهُ ما سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهارِ) چون ملك
حقيقى ليل و نهار و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 37