responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 366

عترت او و اهل بيت او مى‌خوانند [1].

مؤلف: اين مساله دستخوش خلط و اشتباه شده و حقيقت امر بر عده‌اى از اعلام مشتبه گشته، لا جرم آن را مساله‌اى لفظى و مربوط به لغت پنداشته‌اند. حتى بعضى از ايشان در مقام استدلال بر رأى خود به قول شاعر كه گفته است:

بنونا بنو ابنائنا و بناتنا

بنوهن ابناء الرجال الأباعد[2]

و يا به قول آن ديگرى كه گفته است:

و انما امهات الناس اوعية

مستودعات و للانساب آباء[3]

تمسك جسته‌اند. و اين خود اشتباهى است بزرگ، براى اينكه اين مساله، مساله‌اى است حقوقى و اجتماعى و مربوط است به مساله قرابت كه هر ملت و قومى در تحديد حدود آن و اينكه چه كسانى جزو اقرباى انسانند عقيده‌اى دارد. بعضى از اقوام و ملل زن را داخل در قرابت مى‌دانند و بعضى نمى‌دانند، بعضى دخترزاده را اولاد مى‌دانند و بعضى نمى‌دانند، بعضى قرابت را مختص به ولادت مى‌دانند و بعضى آن را منحصر به اين مسير ندانسته فرزند ادعايى را نيز از اقربا مى‌خوانند، و اين ربطى به لغت ندارد. مثلا اگر اعراب دوران جاهليت بر خلاف ساير اقوام بطور كلى براى زنان قرابت قانونى ناشى از وراثت قائل نبودند و خويشاوندى زنان را طبيعى مى‌دانستند اثرش تنها در ازدواج و در مساله نفقه دادن است و همچنين براى دخترزادگان قائل به قرابت و خويشاوندى نبودند، و همانطورى كه در شعر بالا منعكس شده آنان را اولاد بيگانگان مى‌پنداشتند و در مقابل پسر خوانده‌ها و برادر خوانده‌ها را پسر و برادر مى‌دانستند، از اين جهت نبود كه لغت، دخترزاده را اولاد نمى‌داند و برادر خوانده را برادر مى‌داند، بلكه همانطورى كه گفته شد رسومى اجتماعى بوده كه از ملل و اقوام ديگر از قبيل ايران و روم كه مهد تمدن آن روز بودند اقتباس كرده‌اند.

[مساله قرابت و ترتب آثار نسب در مورد زنان، و دختر زادگان مساله‌اى حقوقى و اجتماعى است كه در اسلام شناخته شده است‌]

و اما اسلام پاره‌اى از اين حقوق و رسوم اجتماعى را لغو نمود، مثلا در باره قرابت ادعايى فرمود:(وَ ما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ)[4] و به زنان قرابت قانونى داده و آثار قرابت‌


[1] تفسير المنار ج 7 ص 589

[2] فرزندان ما پسر زاده‌هاى مايند نه دختر زاده‌ها چه دختر زاده‌هاى ما فرزندان مردمى بيگانه هستند.

[3] مادران مردم ظرفهايى هستند عاريتى، پدرانند كه نسبت خويشاوندى به وسيله آنان محفوظ مى‌ماند.

[4] پسر خوانده‌هاى شما در شريعت الهى پسران شما نيستند. سوره احزاب آيه 4

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 366
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست