نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 29
(مَنْ كانَ
يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ
الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ)[1] كوتاه سخن آنكه امر دعوت الهى جز به اين صورت
نمىگيرد كه با اختيار بندگان و بدون اجبار آنان انجام پذيرد.
بنا بر اين،
چارهاى جز اين نيست كه رسول و حامل رسالت پروردگار يكى از همين مردم باشد تا با
آنان به زبان خودشان حرف بزند تا سعادت را با اطاعت و يا شقاوت را با مخالفت
اختيار نمايند، نه اينكه با فرستادن آيتى آسمانى آنان را وادار و مجبور به قبول
دعوت خود نمايد اگر چه خداوند قادر به انزال چنين آيتى هم هست، براى اينكه غرض از
رسالت جز به آنچه گفتيم حاصل نمىشود، هم چنان كه فرمود:(لَعَلَّكَ
باخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ، إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ
مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ)[2] بنا بر اين اگر خداى
تعالى تقاضاى كفار را مىپذيرفت و فرشتهاى به عنوان رسالت بر آنان نازل مىفرمود
باز هم حكمت اقتضا مىكرد كه همان فرشته را هم به صورت بشرى مثل خودشان نازل
فرمايد، تا كسانى از اين معامله سود برده و زيانكارانى خاسر شوند، و حق و باطل را
بر خود و اتباع خود مشتبه كنند، هم چنان كه با رسول همجنس و همنوع خود مىكردند، و
خدا هم اين اختيارشان را امضا مىكرد و كار را بر آنان مشتبه مىنمود، همانطورى كه
خود مىكردند. هم چنان كه فرموده:(فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ
قُلُوبَهُمْ).
پس، فرستادن
ملائكه به عنوان رسالت، اثر بيشترى از فرستادن رسول بشرى ندارد بنا بر اين،
پيشنهاد و درخواست مزبور كه گفتند:(لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ
مَلَكٌ) بيش از درخواست امر لغوى نيست، و آن نتايجى كه آنان در نظر داشتند
بر آن مترتب نمىشود، اين بود معناى جمله(وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً
لَجَعَلْناهُ رَجُلًا وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ).
از اين توجيه
روشن شد كه اولا: اينكه گفتيم، فرشته هم اگر نازل شود ناچار بايد به صورت بشر
درآيد، از اين جهت بود كه در دعوت دينى، الهى، حكمت اقتضا مىكند كه اختيار انسان
در فعل و ترك محفوظ باشد، و اگر فرشته به همان صورت ملكوتى و آسمانى خود نازل
[1] هر كه در دنيا در پى كشت آخرت باشد، ما مزد دنيويش را هم
مىدهيم و هر كس تنها در پى سود دنيوى باشد، تنها از دنيا به او مىدهيم و ديگر از
آخرت نصيبى نخواهد داشت. سوره شورى آيه 20
[2] گويا مىخواهى خودت را از غصه هلاك كنى كه چرا مردم ايمان
نمىآورند. ما اگر بخواهيم مىتوانيم از آسمان آيه و معجزهاى بر آنان نازل كنيم
كه در نتيجه از روى الجاء و اضطرار، سرهايشان در برابر آن فرود آيد. سوره شعراء
آيه 4
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 29