نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 258
شبها طولانىتر است.
مخصوصا اگر ماه در يكى از برجهاى جنوبى مانند برج قوس و جدى بوده باشد، در چنين
شرايطى است كه ماه در نيمه دوم ماههاى قمرى قبل از طلوع آفتاب، غروب مىكند. در
ذيل آيه(فَلَمَّا جَنَّ
عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا
أُحِبُّ الْآفِلِينَ، فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي) نيز قبلا گفتيم كه ظاهر كلام و مؤيدات ديگر كه
همراه آن است، دلالت دارد بر اينكه ابراهيم (ع) در شبى از شبهاى نيمه دوم ماه اين
گفتگو را داشته و كوكب هم همان ستاره زهره بوده است.
و آن جناب،
اول آن را در جهت مغرب و در حال سرازيرى به طرف انتهاى افق مشاهده كرده و پس از
لحظهاى كه از نظرش ناپديد شده، ماه را ديده است كه از طرف مشرق طلوع مىكند. بنا
بر اين، از اين آيات به دست مىآيد: كه ابراهيم (ع) قبل از فرا رسيدن شب و روز،
مشغول احتجاج با قوم خود در باره بتها بوده، و اين احتجاج هم چنان ادامه داشته،
تا شب فرا رسيده و چشمش به ستاره زهره كه معبود طائفهاى از آن قوم بوده، افتاده
است، و ناچار سرگرم به احتجاج و استدلال عليه آنان شده است، و در عين سرگرميش
منتظر بوده ببيند كار اين ستاره به كجا مىكشد، تا آنكه مىبيند پس از ساعات
كوتاهى، غروب كرد. لذا همين معنا را حجت خود قرار داده و از ربوبيت آن بيزارى جسته
است، در همين حال بوده كه مىبيند ماه از طرف مشرق سرزد، باز به احتجاج خود ادامه
داده و روى سخن را متوجه مردمى مىكند كه قائل به ربوبيت ماه بوده و در همانجا
حضور داشتهاند، نخست از باب مماشات مىگويد:
اين
است پروردگار من آن گاه حركت ماه را تحت مراقبت قرار داده سپس مىبيند كه آن
نيز غروب كرد.
البته
همانطورى كه گفته شد، آن شب از شبهاى طولانى نيمه دوم ماه بوده كه قرص قمر در نيم
دايره كوتاهترى از مدارات جنوبى سير مىكند، و در نتيجه زودتر هم غروب مىنمايد.
خلاصه هم چنان سرگرم در احتجاج بوده تا ماه نيز فرو نشسته است، لا جرم از ربوبيت
آن هم بيزارى جسته و از خداى خود درخواست راهنمايى كرده و از خطر گمراهى به او
پناه برده است. در همين حال بوده است كه جرم آفتاب از افق سرزده است، وقتى ديد كه
اين از آن دو تا بزرگتر است، باز با اينكه به بطلان ربوبيت ستاره و ماه پى برده
بود، به عذر اينكه اين بزرگتر است از راه افتراض يا مماشات گفت: اين است
پروردگار من آن گاه حركت آفتاب را زير نظر قرار داد تا آنكه آن هم به پشت
افق فرو نشست، لذا از ربوبيت آن هم بيزارى جسته يكباره حساب خود را با قوم خويش كه
مركب از اين طوايف بودند، تصفيه كرده و گفت: اى قوم من
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 258