responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 259

بيزارم از اين چيزهايى كه شما شريك خدا قرار مى‌دهيد آن گاه به اثبات ربوبيت خداى سبحان پرداخته و گفته است: من بدون هيچ انحرافى روى خود را متوجه آن كسى مى‌كنم كه آسمانها و زمين را آفريده است و من از مشركين نيستم يعنى هيچكدام از آفريده‌هاى او را شريك او قرار نخواهم داد.

قبلا هم اين معنا را خاطر نشان ساخته بوديم كه قرار داشتن آيه‌(وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ) در وسط اين آيات، خود دليل بر اين است كه ابراهيم (ع) احتجاجاتى را كه با قوم خود داشته، همه را از مشاهده ملكوت آسمانها و زمين استفاده و تلقى كرده بوده، و در نتيجه خداوند هم آن يقينى را كه نتيجه اين ارائه مى‌باشد، ارزانيش داشته. و اين خود، روشن‌ترين گواه بر اين است كه حجت‌هاى آن جناب حجت‌هايى برهانى بوده كه از قلبى آكنده از يقين، سرچشمه مى‌گرفته است. پس، از آنچه تا كنون گفته شد، چند نكته روشن گرديد:

[جمله:(لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ) حجتى است يقينى و برهانى بر مبناى محبت و عدم محبت، نه حجتى عوامانه و غير برهانى‌]

نكته اول: جمله‌(لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ) حجتى است يقينى و برهانى كه مبناى آن عدم حب و منافات افول و غروب با ربوبيت است و از كلمات بعضى از مفسرين برمى‌آيد كه خواسته است بگويد: حجت مذكور حجتى است عوامانه و غير برهانى، و در حقيقت تعريضى است بر نادانى مردم در پرستيدن ستارگانى كه هم از نظرهايشان ناپديد مى‌شوند و هم اينكه هيچ گونه علمى به عبادت آنان ندارند و مبناى آن هم عدم حب نيست بلكه همان افول و ناپديد شدن است، به شهادت اينكه افول را منافى با ربوبيت دانسته نه طلوع را، چون طلوع مبناى ربوبيت است و چون از صفات رب يكى اين است كه ظاهر باشد.

و ليكن اين شخص غفلت ورزيده است از اينكه:

اولا- قرار داشتن جمله‌(وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ) در بين آيات متضمن و در بردارنده حجت، خود دليل روشنى است بر اينكه حجت مزبور از مشهودات ملكوتى ابراهيم كه ملاك يقين به خدا و آيات او است، گرفته شده است، با اين حال چگونه تصور مى‌شود كه حجت او عوامانه و غير برهانى باشد.

و ثانيا- به فرضى كه مبناى آن بر افول بوده باشد، باز هم حجت از برهانى بودن خارج نمى‌شود، زيرا بنا بر اين فرض هم، مى‌توان گفت كه ابراهيم (ع) با ذكر كلمه آفلين هم اشاره به برهان ادعاى خود كرده، و هم سبب برائت خود را از ربوبيت جرم و شى‌ء مزبور بيان نموده است. زيرا اين معنا به خوبى واضح است كه اگر انسان پروردگار خود را پرستش مى‌كند براى اين است كه او رب و مدبر امور آدمى است، حيات و روزى و صحت و فراوانى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 259
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست