responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 243

(أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ وَ أَنْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ)[1] و اين مضمون، همان مضمون آيه سوم سوره ملك است كه قبلا ذكر شد.

با در نظر گرفتن اين مطالب، اگر در جمله‌(وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...) و همچنين ساير آيات مربوط به آن دقت شود، به خوبى معلوم مى‌شود كه منظور از نشان دادن ملكوت آسمان و زمين، به خاطر آن است كه خداوند خود را به ابراهيم نشان دهد منتهى از طريق مشاهده اشياء، و از جهت استنادى كه اشياء به وى دارند، زيرا، وقتى كه اين استناد قابل شركت نبود، هر كسى كه به موجودات عالم نظر كند، بى درنگ حكم مى‌كند به اينكه هيچيك از اين موجودات، مربى ديگران و مدبر نظام جارى در آنها نيست، پس اين بت‌ها مجسمه‌هايى هستند كه دست بشر آنها را تراشيده و بدون اينكه در اين باره از ناحيه خداوند دستورى داشته باشند، اسم خدايى را بر آنها نهاده‌اند، غافل از اينكه معقول نيست دست پرورده انسان مربى و مالك خود او باشد، همچنين قابل پذيرش نيست كه اجرام آسمانى، ستاره، ماه و خورشيد مالك و مدبر تكوينى عالم باشند، در حالى كه خودشان داراى تحول و طلوع و غروبند، و به زودى توضيح بيشتر اين معنا خواهد آمد.

(وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ) لام در كلمه ليكون براى غايت و گرفتن نتيجه است، و جمله مورد بحث، عطف است به جمله ديگرى كه حذف شده و تقدير آن چنين است: ليكون كذا و كذا و ليكون من الموقنين و يقين عبارت است از علم صد در صدى كه به هيچ وجه شك و ترديدى در آن رخنه نداشته باشد . و بعيد نيست كه غرض از ارائه ملكوت، اين بوده كه ابراهيم (ع) به پايه يقين به آيات خداوند برسد به طورى كه در جاى ديگر فرموده:(وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ)[2] همان يقينى كه نتيجه‌اش يقين به اسماء حسنى و صفات علياى خداوند است، و اين مرحله، همان مرحله‌اى است كه در باره رسيدن پيغمبر اسلام 6 به آن پايه، فرموده است:


[1] آيا نظر نكردند در ملكوت آسمانها و زمين و آنچه كه خداوند آفريده است؟ و آيا نظر و فكر نكردند در اينكه ممكن است اجل‌شان نزديك شده باشد، پس( وقتى حاضر نباشند آيات خدا راى بشنوند) ديگر به چه سخنى ايمان خواهند آورد؟. سوره اعراف آيه 185

[2] و از ايشان امامانى قرار داديم تا به امر ما آنان راى هدايت كنند، و اين پيشوايان وقتى سزاوار مقام امامت شدند كه خويشتن‌دارى از خود نشان دادند، مردمى بودند كه به آيات ما يقين داشتند. سوره سجده آيه 24

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 243
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست