نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 170
و احكام عام عالم
اذعان نموده، شرايع و سنن اجتماعى را معتبر و لازم الرعايه و واجب الاتباع
بشماريم. زيرا مىبينيم كه رعايت اين احكام و شرايع، آدمى را به مصلحت انسانيت و
به سعادت مطلوبش مىرساند.
اين احساس
نيز ما را بر آن مىدارد كه اذعان كنيم به اينكه مصالح و مفاسد، جداى از عالم ذهن
و خارج، حقيقت و واقعيت داشته و براى خود ظرف تحققى دارند، و در عالم خارج، آثار
موافق و مخالفى باقى مىگذارند، اگر افعال و احكام ما مطابق با مصالح واقعى باشد،
خودش هم داراى مصلحت گشته و منتهى به سعادت ما مىگردد، و اگر با آن مصالح مخالفت
داشته و موافق مفاسد واقعى و حقيقى باشد، ما را به ضررها و شرها سوق مىدهد. اين
نحو از ثبوت، ثبوتى است واقعى كه به هيچ وجه قابل زوال و تغيير نيست، پس مفاسد و
مصالح واقعى و همچنين صفاتى كه با آن دو است و آدمى را به انجام و ترك كارهايى
وامىدارد، مانند حسن و قبح و همچنين احكامى كه از آن صفات منبعث مىشود، مانند
وجوب و حرمت، همه اينها داراى ثبوت واقعى هستند، و فنا و بطلان در آنها راه نداشته
و قابل زوال و تغيير نيستند. آرى، عقل آدمى همانطورى كه به موجودات خارجى و واقعيت
آنها نائل مىشود، همچنين به اينگونه امور نفس الأمرى هم نائل مىگردد.
[افراط و
تفريط دو گروه از مسلمين در مساله حسن و قبح و رابطه آن با تشريع]
پارهاى از
متكلمين چون مىديدند كه احكام و شرايع الهى به هيچ وجه از احكام و قوانينى كه در
جامعههاى انسانى است، از جهت معناى حكم جدايى ندارد. و همچنين مىديدند كه افعال
خداى تعالى از جهت معنا مخالف با افعال ما نيست، از اين جهت از نكتهاى كه ما
خاطرنشان ساختيم غفلت ورزيده و حكم كردند به اينكه احكام الهى و افعالى كه منسوب
به خداى سبحان است، مانند افعال خود ما مطابق با مصالح واقعى و متصف به حسن است، و
نيز چنين خيال كردند كه مصالح واقعى در افعال خداى تعالى تاثير داشته و بر احكام
او مخصوصا از نظر اينكه واقف به حقايق امور و بصير بر مصالح بندگان است، حكومت
دارد.
و اين خود از
غرور فكرى و افراط در رأى آنان بوده، و شما خواننده عزيز از بيانات گذشته ما به
خوبى فهميديد كه اينگونه احكام و مقررات، واقعيت خارجى نداشته و تنها احكامى
اعتبارى و غير حقيقى هستند كه حوائج طبيعى و ضرورتهاى زندگى اجتماعى، انسان را
مجبور نموده كه آنها را معتبر بشمارد، و گرنه در خارج از ظرف اجتماع و در نفس
الأمر نه از آن احكام اثرى هست و نه ارزشى دارد، بلكه اثر و ارزش آن، در همان ظرف
اعتبار است كه انسان به وسيله آن، كارهاى نيك و بد و مفيد و مضر خود را از هم
تشخيص داده، صلاح و فساد
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 170