نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 124
جهنم به منظور رفع
عذاب و تخفيف آن مىكنند، و معلوم است كه با قطعى بودن حكم و حتمى بودن قضا ديگر
دعاى واقعى محقق نمىشود، زيرا از خدا خواهش كردن اينكه: خدايا مخلوقات را
از قبرها مبعوث مكن و يا اهل جهنم را در جهنم عذاب مفرما به منزله اين است
كه از خدا خواهش شود كه: اى خدا تو خدا مباش براى اينكه معناى الوهيت
خدا همين است كه خلق بر طبق اعمالشان به سوى او بازگشت كنند. بنا بر اين چنين
دعاهايى فقط صورت دعا را داشته و از حقيقت معناى آن خالى است، و گر نه اگر حقيقت
دعا محقق شود، و همانطورى كه از آيه(أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ...) استفاده مىشود، صاحب دعا راستى بخواهد و آنچه مىخواهد
راستى از خدا بخواهد، البته چنين دعائى رد نخواهد شد، و دعائى كه داراى چنين
اوصافى باشد يقينا نمىگذارد كه كافر به كفر خود باقى بماند، و لو براى همان لحظات
دعا هم كه شده او را از كفرش بر كنار نموده، مصداق اين آيهاش مىسازد كه خداى
تعالى مىفرمايد:(فَإِذا
رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا
نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ)[1].
از اين روى
دعائى كه در جمله(وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ) است، دعائى
است كه كفار در عين كفر كردهاند. آرى، گر چه ممكن است در دنيا با توبه و ايمان به
خدا ملكه كفر را از دل پاك كنند، و ليكن روز قيامت ممكن نيست بتوانند آن را از
دلها زايل گردانند. پس اينكه در قيامت و يا در جهنم از خدا مىخواهند كه عذاب را
از آنان بر طرف سازد اين دعايشان نظير همان دروغهايى است كه در قيامت به خداى خود
مىگويند و خداوند از آنان چنين حكايت كرده:(وَ
اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ). همانطورى كه چنين
دروغهايى را در عين اينكه مىدانند فايده ندارد، مىگويند، و نمىتوانند نگويند،
زيرا رذيله دروغ در دنيا ملكه آنان شده، و در دلهايشان رسوخ كرده، و لذا در قيامت
هم كه روز افشاء و بيرون ريختن اسرار درونى است، از آن چشم نمىپوشند، همچنين است
درخواست رفع عذابشان، و همچنين خوردن و آشاميدن و سر و صدايى كه در جهنم با يكديگر
دارند و نمىتوانند نداشته باشند.
چنان كه خداى
تعالى هم مىفرمايد:(تُسْقى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ لَيْسَ لَهُمْ
طَعامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ لا يُسْمِنُ وَ لا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ)[2] و نيز مىفرمايد:
[1] پس وقتى به كشتى مىنشينند، خداى راى خوانده و دين راى خالص
براى خدا مىكنند، و ليكن وقتى آنها راى از خطر دريا به ساحل نجات مىآورد باز شرك
مىورزند. سوره عنكبوت آيه 65
[2] آب داده مىشوند از چشمه بسيار گرمى و خوراكى ندارند جز از
خار خشك( اشترخواره) نه فربه مىكند و نه از گرسنگى كفايت مىنمايد. سوره غاشيه
آيه 7
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 124